گويى ورود
حزن و اندوه پياپى بر قلب نازنين پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم در كودكى،
نوعى از مراحل آمادگى الهى بهشمار مىآمد تا شخصيّت والاى آن حضرت تكامل يابد.
بدينترتيب، ام ايمن سفر خويش را به همراهى نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم
به سمت مكّه ادامه داد تا وى را به جدش عبد المطلب كه علاقه شديدى به نوادهاش
داشت، بسپارد.[1]
7.
با جدّش عبد المطلب
محمد
صلّى اللّه عليه و اله و سلم در دل عبد المطلب به جايگاهى دست يافته بود كه هيچيك
از فرزندان و نوادگانش با اينكه از بزرگان بطحاء بهشمار مىآمدند، بدان پايه
نرسيده بودند. نقل شده روزى عبد المطلب در صحن كعبه بر زيراندازى كه برايش گسترده
بودند نشسته بود و سران و بزرگان قريش و فرزندانشان اطرافش حضور داشتند، ناگهان
چشم آن حضرت به نوادهاش «محمد» افتاد، دستور داد راه باز كنند تا نزدش آيد. سپس
وى را در كنار خويش و بر فرش ويژه خود نشاند. افزون بر فضايل بلند اخلاقى كه
پيامبر از كودكى برخوردار از آنها بود، اين توجه و عنايت از ناحيه بزرگ قريش،
جايگاه وى را در دل قريشيان استوارتر كرد.
قرآن
كريم به دوران يتيمى پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم كه آن را تحت
سرپرستى پروردگار پشتسر نهاد، اشاره فرموده است: