ناميد و در
پاسخ كسانى كه سبب اين نامگذارى را از او جويا شدند، مىفرمود:
خواستم
وى در آسمان و زمين مورد ستايش قرار گيرد.[1]
چنانكه مادرش آمنه، نيز قبل از جدش وى را «احمد» نام نهاده بود.
آنگونه
كه قرآن كريم خبر داده است، انجيل از زبان حضرت عيسى عليه السّلام به ظهور پيامبر
اكرم نويد و علماى اهل كتاب نيز آن را تصديق كرده بودند و اين فرموده خدا بيانگر
همين معناست:
شما
را به ظهور پيامبرى به نام احمد كه پس از من خواهد آمد مژده مىدهم.[2]
در
عرف جزيرة العرب و ساير جاها هيچگونه مانعى وجود نداشت كه يك فرد، به دو نام و دو
لقب و دو كنيه معروف باشد.
4.
شيرخوارگى
وجود
گرانقدر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلم، تمام زواياى ذهن عبد المطلّب- كه
اينك عزيزترين فرزندش، عبد اللّه، را در سن جوانى از دست داده بود- به خود مشغول
كرده بود. ازاينرو، جدّ بزرگوارش امر شيرخوارى وى را به «ثويبه» كنيزك ابو لهب
سپرد تا بتواند با فراهم آوردن موقعيتى مناسب اين كودك را به صحرانشينان قبيله سعد
بسپرد تا دوران شيرخوارگى را در آن سامان به سر برده و در محيطى پاك و دور از خطر
بيمارىهايى كه كودكان مكّه را تهديد مىكرد، در جمع فرزندان باديهنشينان رشد كند
و بزرگ شود، چراكه رسم اشراف مكّه بر اين بود، نوزادان شيرخوار خود را براى شير
دادن به زنان شيرده صحرانشين مىسپردند و ميان آنان زنان قبيله سعد در اين كار
معروف بودند. اين قبيله در اطراف مكّه و نواحى حرم سكونت داشت و زنان