responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پيشوايان هدايت المؤلف : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    الجزء : 1  صفحة : 254

7. در سوگ ابراهيم‌

در اوج شادى و سرور پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم كه با پيروزى اسلام و گسترش آن، مردم دسته‌دسته به دين خدا وارد مى‌شدند؛ ابراهيم فرزند رسول خدا كه دو بهار از عمرش سپرى شده بود بيمار گشت و مادرش (ماريه) به پرستارى او پرداخت ولى به حالش سودى نبخشيد. به رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله و سلم خبر دادند فرزندش در حال احتضار است. زمانى كه حضرت به خانه رسيد ابراهيم در آغوش مادر در حال جان دادن بود، وى او را از مادرش گرفت و فرمود:

«يا ابراهيم انا لن نغنى عنك من اللّه شيئا إنا بك لمحزونون تبكى العين و يحزن القلب و لا نقول ما يسخط الرّب و لو لا أنه وعد صادق و موعود جامع فان الآخر منا يتبع الاول لوجدنا عليك يا ابراهيم وجدا شديدا ما وجدناه»؛[1]

ابراهيم! براى نجات تو كارى از ما ساخته نيست، در سوگت اندوهگين هستيم، چشم‌ها گريان و دل اندوهبار است، ولى هرگز سخنى برخلاف رضاى حق بر زبان جارى نخواهيم ساخت، اگر وعده راستين و انجام‌شدنى الهى نبود كه ما نيز در پى تو خواهيم آمد، در فراق تو بيش از اين‌كه اندوهگين هستيم، بيتابى مى‌كرديم.

نشانه‌هاى حزن و اندوه بر چهره مبارك نبىّ اكرم صلّى اللّه عليه و اله و سلم ظاهر گشت، به حضرت عرض شد: مگر شما ما را از اين عمل نهى نمى‌كردى؟ حضرت فرمود: «من از حزن و اندوه نهى نكردم، بلكه از خراشيدن صورت و چاك زدن گريبان و داد و فرياد و ناله شيطان نهى نمودم.»[2]

و روايت شده كه فرمود:


[1] . سيره حلبى 3/ 311؛ بحار الأنوار 22/ 157.

[2] . سيره حلبى 3/ 311.

اسم الکتاب : پيشوايان هدايت المؤلف : حكيم، سيد منذر؛ مترجم عباس جلالي    الجزء : 1  صفحة : 254
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست