نقل رساله
ارزشمند حقوق نيز يكى ديگر از مزايا و امتيازات و اماره اى بر شايستگى او است.
ضمناً او حيات اميرالمومنين (ع) تا امام باقر (ع) را درك كرده و از بهترين اصحاب و
ياران آن بزرگواران بوده است.
اسماعيل
بن فضل نيز مورد وثوق واعتماد است. عبدالله بن احمد مشترك بين چند نفر است و تعيين
آن در حديث شريف و تطبيق آن با شخص خاص و توثيق آن محل تأمل است.
على
بن احمد بن موسى (ع) با عنايت به اعتماد كلى صدوق بر رواياتى كه در من لايحضره
الفقيه نقل فرموده و با توجه به تعبيرى كه درباره او با عنوان «رضى الله عنه»
فرموده و با ملاحظه اين كه بعيد است درباره چنين شخصى امكان جعل و تحريف رسالهاى
با اين كيفيت و با اين ابعاد نورانى تصور گردد، اصل را بر سلامت مى گذاريم و چه
بسا عدم ذكر تاييد در كتب رجالىحاكى از وضوح باشد.
اگر
ايشان جعل نموده و به ديگر اصحاب نسبت مى داد اولًا بايد هدفى داشته باشد؟ وثانياً
اختلاف نسخ دليلى نداشت و ثالثاً اهداف مورد نظر امثال او تأمين نمى شد.
رجال
ديگر حديث نيز مورد توثيق قرار گرفته اند؛ وانگهى احتمال جعل و تحريف در اين قبيل
احاديث كه منشأ اخلاقى و تربيتى دارد و با فطرت عقلا و عقلانيت انسان ها سازگار
است بسيار بعيد مى نمايد. علاوه بر اين، مضامين متعالى اين حديث شريف با صدها آيه
و حديث ديگر تأييد و تقويت مى شود و اين نوع تنظيم مطالب و رتبه بندى و منسجم و
سيستماتيك و نظام مند سخن گفتن و تقرير فرمودن، مشابه بيانات ديگر ائمه اهل بيت
(ع) است و مدعى ديگرى ندارد و هركس ادعا نموده جز سرابى نبوده وشمعى روشن نساخته
وخود را