حق
بهمعنى ثابت، پا برجا، شايسته، پايدار، مطابق واقع، سزاوار، مطلق حقيقت، حقيقت
مطلق و صدق است. حق به عنوان وصف در معنى ثابت، پايدار و همچنين به عنوان اسم
مصدر، در معنى حقيقت، سزاوارى آمده است.
راغب
در مفردات مى فرمايد:
«أصل
الْحَقِّ: المطابقة و الموافقة، كمطابقة رجل الباب في حقّه لدورانه على استقامة. و
الْحَقُّ يقال على أوجه».[1]
ريشه
حق مطابقت و موافقت است مانند مطابقت پاشنه درب با پاگرد آن (بقول معروف درب در
پاشنه خود مى گردد) چون اين گردش براساس استقامت و توازن و تناسب و استوارى گردش
مى كند، به آن حق اطلاق مى گردد.
[1] . حسين بن محمد راغب اصفهانى، مفردات الفاظ قرآن،
تحقيق: صفوان عدنان داودى، بيروت: دارالقلم، دمشق: الدارالشامية، 1412 ق، ص 246.