چشمها
خشمگين و زبان ها بريده و دلها مالامال از كينه و نفرت نسبت به يزيد و يزيديان شده
بود، يزيد سعى مى كرد گناه را گردن ابن زياد بيندازد و او را مقصر جلوه دهد.
درباريان
چه بسا برنامه ريزى كردند تا اطلاع رسانى كنند و عموم را در جريان قرار دهند؛
بهترين سنگر براى اطلاع رسانى عمومى سنگر مسجد جامع و روز جمعه و نماز جمعه و خطيب
جمعه است؛ بايد او توجيه شود تا آنچه به نفع دربار يزيد است بازگو كند و چه بهتر
از اينكه در حضور و با تأييد ضمنى اهل البيت (ع) باشد؛ خطيب بالاى چوب ها رفته و
در مذمت خاندان پيامبر اكرم (ص) و طرح دروغين جنگ قدرت و اينكه رياست متوجه بنى
اميه است و يزيد انتقاد شديد از امام امير المؤمنين و امام حسين (ع) به سخنرانى و
ياوه گوئى پرداخته و ده ها سال اين تبليغات مسموم فضا را پر و گوش همه را كر كرده
است.
در
برابر، يزيد و معاويه را مدح و ثنا گويد و با مبالغه و اغراق، داد سخن دهد؛ امان
از روحانيت دربارى! در اين ميانه است كه امام (ع) فرياد بر آوردند: