17.
على اسماعيل قونوى شافعى (متوفاى سال 729 ه. ق.)
حصنى
دمشقى در بارهاى او مىگويد: «او امام، علامه و شيخ الاسلام در زمانش بود.»[2]
قونوى
در باره ابن تيميه مىگويد: «او از جاهلانى است كه نمىفهمد چه مىگويد. او اين
مثال تفرقهاندازى را از استاد يهودى پست و ذليلش كه به ظاهر مسلمان شده بود گرفته
است ....»[3]
18.
عماد الدين ابو الفدا اسماعيل بن على بن محمود (متوفاى يال 732 ه. ق)
او
در كتاب «المختص فى اخبار البشر» ج 2، ص 392، مىگويد: «ابن تيميه در سال 705 ه-
به دمشق احضار شده و به خاطر عقيدهاش كه خدا را جسم معرفى مىكرد مؤاخذه و تنبيه
شد.»
19.
مفتى و محدث شهاب الدين احمد بن يحيى بن اسماعيل حلبى (متوفاى 733 ه. ق.)
شمسالدين
ذهبى در مورد او مىگويد: «علامه، مفتى مسلمين.»[4]
سبكى
در كتاب «طبقات الشافعيه» كتابى را نام برده كه در آن مفتى شهاب الدين در موضوع
«جهت» به ابن تيميه رد نوشته است.
20.
شهاب الدين بن احمد بن عبد الوهاب بكرى (متوفاى 733 ه. ق.)
او
در كتاب «نهاية العرب»، صفحه 160، گفته است: «ابن تيميه فتوا داده است كه نه زيارت
قبر پيامبر جايز است و نه قبر ابراهيم و ديگر انبيا و اوليا. و شاگردش