responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس    الجزء : 1  صفحة : 371

قال: فوضع في طست، فأمر الغلام، فكشف، فحين رآه، خمر وجهه كأنه شم منه. فقلت لها: أقرع ثناياه بقضيب؟ قالت: إي والله. ثم قال حمزة: وقد حدثني بعض أهلنا أنه رأى رأس الحسين مصلوبا بدمشق ثلاثة أيام؛[1] به يزيد بشارت دادند كه بر (امام) حسين دست پيدا كرده و سر آن حضرت را به حضورش آورده‌اند. او سر مبارك را در طشتى گذاشت و به غلامش امر كرد تا آن را باز نمود و از سر مبارك بوى (خوش) استشمام نمود. حمزه از ريا كه ناقل خبر است پرسيد: آيا يزيد با چوب بر لب و دندانهاى امام حسين زد؟ گفت: آرى. سپس حمزه گفت: برخى از اهل شام به من خبر دادند كه او ديده است كه سر مبارك امام حسين عليه السلام را سه روز در شام به دار كشيده‌اند.

ضحاك بن عثمان مى‌گويد: عبيدالله بن زياد با امر يزيد (امام) حسين را به قتل رسانيد و سر مبارك آن حضرت را به يزيد فرستاد.[2] هيثمى مى‌گويد: رجال سند اين خبر ثقات هستند، ولى ضحاك داستان كربلا را درك نكرده است.

بردن سر امام حسين عليه السلام به نزد يزيد در كتابه‌هايى كه در پاورقى خواهيم آورد نيز ذكر شده است.[3]

پس اين‌جا نيز ثابت شد كه ابن تيميه براى دفاع از امام محبوبش يزيد، دروغ گفته است. شما توجه داريد كه بن تيميه وپيروانش از چنين فردى حمايت مى‌كنند و از اهل بيت پيامبر عليهم السلام عيبجويى كرده و به آن‌ها طعنه مى‌زنند.

برخى از جنايات يزيد بر مردم مدينه‌

از مسلمات تاريخ كه خود ابن تيميه نيز بر آن اعتراف كرده است‌[4] اين است كه يزيد نه تنها اهل مدينه را ترسانيد، بلكه بزرگان آن را به فجيع‌ترين جنايات به قتل رسانيد و سه روز براى لشكريانش مدينه و اهلش را مباح قرار داد.

يزيد در باره‌اى مردم مدينه به مسلم بن عقبه چنين دستور داد:

دع القوم ثلاثاً، فإن أجابوك وإلا فقاتلهم، فإذا ظهرت عليهم فانهبها ثلاثاً، فكل ما فيها من مال أو دابة أو سلاح أو طعام فهو للجند، فإذا مضت الثلاث فاكفف عن الناس ... دعا مسلم الناس إلى البيعة ليزيد على أنهم خول (عبيد) له يحكم في دمائهم وأموالهم وأهليهم من شاء، فمن امتنع من ذلك قتله، ... فقال القرشيان: نبايعك على كتاب الله وسنة رسوله. فضرب أعناقهما؛[5] «مردم مدينه را سه بار دعوت كن. اگر اجابت كردند چه بهتر وگرنه در صورتى كه بر آن‌ها پيروز شدى سه روز آن‌ها را قتل عام كن (يعنى هر كسى را كه ديدى وخواستى بكش) وهر چه در آن‌


[1] . تاريخ ابن عساكر، ج 69، ص 160؛ سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 319 شرح حال امام حسين عليه السلام؛ تهذيب التهذيب ابن حجر، ج 2، ص 308، رقم 615.

[2] . معجم الكبير، ج 3، ص 115، ح 2846؛ مجمع الزوائد هيثمى، ج 9، ص 192؛ تاريخ ابن عساكر، ج 14 ص 214؛ سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 305.

[3] . تاريخ ابن عساكر، ج 15 ص 243، شرح حال 1779؛ سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 319؛ تهذيب التهذيب، ج 2، ص 308 شرح حال امام حسين رقم 615.

[4] . منهاج السنة، ج 4، ص 575.

[5] . انساب الاشراف، ج 2، ص 197؛ اخبار الطوال ابو حنيفه، ص 245 متوفاى سال 282 ه- ق؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 372؛ كامل ابن اثير، ج 2، ص 190 و 191؛ تاريخ ابن كثير، ج 8، ص 243؛ الفتوح، ج 3، ص 180.

اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس    الجزء : 1  صفحة : 371
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست