اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 312
فاقتلوهم
هم شر البرية؛[1] ابوسعيد خدرى مىگويد: همانا ابوبكر به نزد
پيامبر صلى الله عليه وآله آمد و گفت: اى رسول خدا، همانا من از فلان وادى عبور
كردم ومردى را ديدم كه با خشوع و هيئت نيكو مشغول نماز بود. پيامبر اكرم صلى الله
عليه وآله به ابوبكر فرمودند: به نزد آن مرد برو و او را به قتل برسان، پس ابوبكر
به نزد آن مرد رفت وچون ديد كه آن مرد در همان حالت قبلى (با خشوع مشغول نماز است)
از كشتن او كراهت نمود و به نزد پيامبر صلى الله عليه وآله برگشت. پيامبر اكرم صلى
الله عليه وآله به عمر فرمودند: برو وآن مرد را بكش. عمر رفت و او را در همان
حالتى ديد كه ابوبكر ديده بود وبرگشت و گفت: اى رسول خدا، همانا من او را ديدم كه
با خشوع مشغول نماز است و كراهت داشتم از اينكه او را بكشم. پيامبر اكرم صلى الله
عليه وآله به على عليه السلام فرمودند: برو و آن مرد را به قتل برسان، پس على عليه
السلام رفت و آن مرد را نديد و پيدا نكرد وبرگشت و گفت: اى رسول خدا، من او را
نديدم. پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمودند: همانا اين مرد و اصحابش قرآن
مىخوانند، ولى قرآن از حنجرهاشان پائين نمىرود، و از دين خارج مىشوند چنانكه
تير از كمان خارج مىشود و به دين برنمىگردند مگر اين كه تير به كمان برگردد، پس
آنها را بكشيد و بدانيد كه آنها بدترين خلق هستند.
هيثمى،
ابن حجر و البانى در حاشيه» السنه ابن ابىعاصم» سند اين حديث را صحيح دانستهاند.
[1] . مسند احمد، ج 3، ص 15، ح 11133؛ تاريخ الكبير
بخارى، ج 9، ص 30، رقم 262؛ السنه ابن ابىعاصم، ص 443، ح 948؛ فتح البارى، ج 12،
ص 298؛ مجمع الزوائد هيثمى، ج 6، ص 227.
اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 312