اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 263
اين حديث به
اين معنا از اميرالمؤمنين عليه السلام، عمار، ابن عباس، ابن عمر، ابن عمرو، جابر
بن سمرة، ابوهريره، صهيب و عبيدالله روايت شده است. همچنين اين حديث را از
اميرالمؤمنين عليه السلام ابوطفيل، سعيد بن مسيب، ابوسنان يزيد بن امية، عبدالله
بن سبع، صهيب، عبيده، ثعلبه بن يزيد، سالم بن ابىالجعد، عمير بن عبدالملك روايت
كردهاند. ابن حجر در فتح البارى يك سند را خيلى خوب خوانده و در «الاصابه» اين
حديث را ثابت دانسته، حاكم يك سند را به شرط بخارى و ديگرى را به شرط مسلم صحيح
دانسته وذهبى در يكى سكوت و در ديگرى موافقت كرده و هيثمى چهار سند را برخى را حسن
وبرخى را رجالش را ثقه دانسته و شعيب ارنؤوط نيز آن را حسن و البانى صحيح دانسته
است، و سند عبدالرزاق از عبيده و يك سند ابن سعد از ابوطفين غير از سند دييگران
بوده ورجال هر دو هم ثقه و هم رجال صحاح سته هستند.
3.
ابن تيميه در رد بر اين سخن: «چون مردم از على معجزات زيادى ديدند، بنابر اين برخى
از مردم (جاهل) اورا خدا خواندند وعلى آنها را به قتل رسانيد» مىگويد: اگر روا
باشد گفته شود كه همانا در مورد على ادعاى خدايى شده است به خاطر وجود شبهه (چون
معجزات زياد از او ديدند بنابر اين چنين شبهه قوت گرفته كه مبادا او خدا باشد.) در
اين صورد روا خواهد بود كه گفته شود: به جهت شبهه بوده است كه در مورد على ادعاى
كفر شده. (يعنى اگر ادعاى اولى درست باشد اين ادعا هم) كه چون از على گناهان زياد
صادر شده است، بنابر آن خوارج اورا كافر دانستهاند نيز درست خواهد بود. خوارج از
آن كسانى كه در مورد على ادعاى خدايى نمودهاند هم بيشتر وهم عاقلتر وداناتر
بودند .... خوارج از بزرگ
اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 263