اسم الکتاب : ابن تيميه امام سلفى ها المؤلف : قاسم اف، الياس الجزء : 1 صفحة : 16
7. سند
معتبر ديگر نزد اين عساكر سند ذيل است: أخبرنا أبو محمد بن الأكفاني أنا أبو محمد عبد العزيز بن
أحمد أنا أبو الحسن علي بن موسى بن الحسين نا أبو الحسن علي بن عمر الدارقطني نا
محمد بن مخلد بن حفص العطار نا حاتم بن الليث الجوهري نا عبد السلام بن راشد نا
عبد الله بن المثنى عن ثمامة عن أنس.[1] رجال اين سند نيز همه ثقهاند و ابن مثنى صدوق و
ابن راشد را اهل سنت مجهول دانستهاند، ولى او از اصحاب امام صادق عليه السلام و
ثقه است، ولى بنابر قاعده گذشته كه از ذهبى و ... ذكر شد، اين سند به تنهايى مورد
اعتماد است چه رسد در شواهد.
8.
أخبرتنا أم المجتبى ناصر قالت قرئ على إبراهيم بن منصور نا أبو بكر بن المقرئ أنا
أبو يعلى نا قطن بن نسير نا جعفر بن سليمان الضبعي نا عبد الله بن المثنى عن عبد
الله بن أنس عن أنس بن مالك.[2]
رجال اين سند نيز ثقات هستند جز قطن بن نسير كه صدوق و از رجال مسلم است.
9.
حدثنا الحسن بن محمد السكوني، قال: حدثنا الحسن ابن علي النسوي، قال: حدثنا
إبراهيم بن مهدي المصيصي، قال: حدثنا علي بن مسهر، عن مسلم أبي عبد الله، عن أنس.
(مناقب ابن مردويه، ح 170.) كل رجال اين سند ثقه هستند جز حسن نسوى كه شيخ طبرانى
نيز است و ما او را نشناختيم.
10.
همچنين ابن كثير در تاريخش بيست و نه سند براى اين حديث ذكر كرده است و از جمله
اسانيد او سند ابن ابىحاتم است كه تمام روات آن بلا نزاع ثقات
اند
كه عبارتاند از: ابن ابىحاتم، از عمار بن خالد از اسحاق بن يوسف ازرق، از
عبدالملك بن ابىسليمان، از انس و اين سند نيز بدون شك صحيح است.
11
و 12. بخارى در تاريخش دو سند صحيح براى اين حديث ذكر كرده و هر دو را مرسل خوانده
است. در اولى در مورد عثمان طويل گفته است: براى او سماع از انس دانسته نشده است.
و در دومىنيز عبدالملك بن ابىسليمان را چنين وانمود كرده كه او نيز حديثش از انس
مرسل است. اما عثمان؛ نشنيدن او نيز از انس ثابت نشده و خود بخارى در شرح حال
عثمان، در تاريخش، عثمان را از كسانىخوانده كه از انس حديث روايت كرده است، ولى
آنجا اين اشكال را وارد نكرده است. ابن حبان و ابن حجر و ديگران نيز او را از
راويان از انس نام برده و اشكالى وارد نكردهاند. اما عبدالملك؛ ذهبى و ابن حجر او
را از راويان از انس برشمردهاند. همچنين اين دو راوى زمان انس را درك كردهاند.
پس بدون شك اين دو سند نيز صحيح خواهد بود.
13.
آجرى در (الشريعه، ج 4، ص 153، ح 1455) اين حديث را از ابواحمد هارون بن يوسف از
ابن ابىعمر العدنى از محمد بن جعفر بن محمد از (عبدالرحمن) ابن ابى رجال از پدرش
محمد بن عبدالرحمن از انس روايت كرده ورجالش ثقه و اين سند نيز صحيح است.
14
و 15. ابن حجر از (الغرائب) دارقطنى با اين سند: عبدالله بن محمد بن عمارة انصارى،
از مالك، از اسحاق بن عبدالله بن ابي طلحة، از انس اين حديث را نقل كرده است واين
سند نيز صحيح است. دارقطنىآنرا از منفردات انصارى از مالك خوانده و گفته است:
غير او ثابتتر از اوست. (پس او از نظر دارقطنى ثقه وثبت است). ابن فتحون گفته
است: او اعلم الناس به انساب انصار بود و عدوى با
[1] . تاريخ ابن عساكر، ج 42، ص 256. ابن مردويه اين
حديث را با سند فوق از عباس بن بكار از عبدالله بن مثنى روايت كرده است. مناقب ابن
مردويه، فصل دهم، حديث طير.