اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 65
اصالة الظهور
نص عبارت است از كلامى كه صريح در مطلوب
است و يك درصد هم احتمال خلاف نمىدهد.مانند إِنَّ اللّٰهَ عَلىٰ
كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ .
ظاهر عبارت است از كلامى كه در مطلبى
ظهور دارد،ولى احتمال داده مىشود كه گوينده،به كمك نصب قرينه،خلاف اين ظاهر را
اراده كرده؛مثل ظهور امر در وجوب،عام در عموم و...
كاربرد اصالة الظهور،در جايى است كه
متكلم،كلامى را گفته كه ظهور در معنايى دارد،اما نص نيست.لذا احتمال ارادۀ خلاف
ظاهر دربارۀ آن داده مىشود.در چنين جايى،از اصل فوق استفاده مىكنيم؛مثل ظهور امر در
وجوب با احتمال ارادۀ استحباب.سپس ظاهر كلام،حجت است از مولى على العبد و بالعكس.
تا به حال با اهم اصول لفظى آشنا
شديم.حال بحث در اين است كه آيا اين اصول لفظى،هركدام يك اصل مستقل است يا بعضى به
بعض ديگر بازگشت مىكند؟برفرض رجوع،كدام يك از اينها اصل است؟تا به حال بر اين
اساس بحث مىنموديم كه هريك از اينها اصلى جداگانه و مستقل است.از حالا به بعد مىخواهيم
ادعا كنيم كه همۀ اين اصول خمسه،به يك اصل برمىگردد و ما يك اصل لفظى و عقلايى بيشتر
نداريم و آن اصل،به نظر آخوند،اصالة الحقيقة است و به نظر مرحوم مظفر،اصالة الظهور
است و ساير اصول لفظى،مظاهر و جلوههاى اصالة الظهورند كه گاهى اصالة الظهور،در
قالب اصالة الحقيقة تجلى مىكند و گاهى در قالب اصالة العموم و...
بيان مظفر رحمه اللّه اين است:
در موردى كه ما احتمال مجاز بودن مىدهيم،كلام
را بر معناى حقيقى حمل مىكنيم؛از باب اينكه كلام،در معناى حقيقى ظهور دارد و
مجاز، خلاف ظاهر است؛و هكذا در احتمال تخصيص و تقييد و تقدير.بنابراين ،اگر به جاى
اصالة الحقيقة،به اصالة الظهور تعبير كنيم،گزاف نخواهد بود و هكذا در باقى اصول.
اگر روزى ورق برگردد و مجاز،مطابق اصل
شود،يعنى كلام،عند العقلاء ظهور در معناى مجازى پيدا كند و احتمال اراده كردن
معناى
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 65