اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 237
حصر حكم در موضوع معين).مانند: إِنَّمَا
الصَّدَقٰاتُ لِلْفُقَرٰاءِ وَ الْمَسٰاكِينِ و...كه زكات
منحصرا حق اين هشت گروه است.مفهومش اين است كه پس زكات مال غير اينها نيست.
يا مثل: إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ
اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا... كه ولايت را منحصر مىكند در
اللّه و رسول و امير المؤمنين عليه السّلام و اولاد او.مفهومش اين است كه پس غير
اينها كسى ولايت و حاكميت بر مسلمين ندارد.
و مانند: إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ
اللّٰهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ كه قبولى اعمال را منحصر مىكند به متقين.
مفهومش اين است كه پس،از غير متقين عملى
پذيرفته نيست.
در اين صورت،كلمۀ انما مفيد حصر
است و مفهوم هم دارد يعنى به نحو دلالت التزاميه به لزوم بين بمعنى الاخص،دلالت مىكند
بر انتفاى حكم از غير اين موضوع، چنانكه بالمطابقه دلالت داشت بر انحصار اين حكم
به اين موضوع.
اين قول كه«انما دلالت بر حصر مىكند»قول
مشهور است(و منهم صاحب الكفاية و المظفر و النائينى و...)
اما اقوال ديگر هم هست.يكى اينكه امام
رازى،ذيل آيۀ: إِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ... در تفسيرش گفته:انما دلالت بر حصر
ندارد...
ديگر اينكه شيخ انصارى و مرحوم حائرى مىگويند:به
اختلاف موارد،مختلف است و ضابطۀ كلى ندارد.
باز كسانى كه مىگويند«انما دلالت دارد
بر انتفاى اين حكم از غير اين موضوع»،اكثرشان مىگويند«بالمفهوم است»ولى ميرزاى
نايينى فرموده:
«بالمنطوق است»...
سوم از ادوات حصر،كلمۀ«بل»اضرابيه
است.اين كلمه در سه مورد به كار مىرود:
1.گاهى در كلام مىآيد براى دلالت بر اينكه مضرب عنه(يعنى اسم ما قبل«بل»)
مقصود نبوده بلكه از روى غفلت يا اشتباه صادر شده.مثلا مىخواست از اول بگويد
«جاءنى زيد»ولى غافل شد يا سبق لسان شد و گفت«جاءنى عمرو»؛سپس با كلمۀ«بل»
تصحيح مىكند و مىگويد«بل زيد».اين قسم،مفيد حصر نيست يعنى دلالت ندارد
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 237