اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 187
ندارد بلكه هيئت«لا تفعل»وضع شده براى
نسبت به خصوصى كه وابسته به سه طرف است:
متكلم،مخاطب،عمل
و نام آن نسبت،نسبت«زجريه»يا«ردعيه»است.
مولى«زاجر»است و عبد«مزجور»است و
عمل«مزجور عنه».
و هميشه در همين معنا استعمال مىشود
منتهى دواعى مولى از به كار بردن اين صيغه،مختلف است.گاهى به داعى استهزاست و گاهى
به داعى زجر و ردع حقيقى و...و در هر مورد،صيغۀ نهى،مصداق آن
امر خواهد بود.
2.آيا صيغۀ لا تفعل ظهور در تحريم دارد يا غير آن؟
در مسئله پنج قول است:
1.ظهور در حرمت دارد.
2.ظهور در كراهت دارد.
3.مشترك لفظى است بينهما.
4.وضع شده براى قدر مشترك بينهما كه مطلق طلب ترك باشد اعم از تحريمى و
كراهتى.
5.توقف.
جناب مظفر مىفرمايد:به نظر ما،همانطورى
كه صيغۀ افعل ظهور در وجوب داشت،همچنين صيغۀ لا تفعل هم
هرگاه مطلق بيايد و مجرد از هر قرينهاى باشد، ظهور در تحريم پيدا مىكند اما باز
بحث مىشود كه:
منشأ اين ظهور چيست؟
بعضىها گفتند منشأ ظهور،وضع واضع است.
و بعضىها گفتند:منشأ ظهور،اطلاق و
مقدمات حكمت است.
جناب مظفر مىفرمايد:به نظر ما،منشأ
ظهور،حكم عقل است.
در باب اوامر،اگر مولى به انجام كارى
امر مىكرد،ما مىگفتيم عقل،در باب اطاعت و عصيان،حكم مىكند كه اطاعت مولى واجب
است و تو بايد از بعث او منبعث و از
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 187