اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 145
(كالصلاة اليوميّة)و گاهى دليل خاص قائم
است بر اينكه فلان واجب،واجب تخييرى است(ككفارة الافطار العمدى)و گاهى دليل خاص بر
احدهما نداريم فقط ما هستيم و اطلاق صيغه.مىخواهيم ببينيم آيا اطلاق صيغه ظهور در
كدام يك دارد؟
مىفرمايد:اطلاق صيغه،ظهور در وجوب
تعيينى دارد و«تخييرى بودن»محتاج به بيان زايد است به اينكه مىگوييم مولى در مقام
بيان بوده،اگر غير از اين عمل،عمل ديگرى هم در غرض او بود كه قابليت داشت جانشين
اين عمل شود و مصلحت بر او هم بار بشود،حتما مولى به توسط«او»ى عاطفه او را ذكر مىكرد؛حال
كه ذكر نكرده، معلوم مىشود معينا مصلحت بر همين فعل بار مىشود و فعل ديگرى در
عرض او نيست كه جانشين او شود.
6.اطلاق صيغه و وجوب نفسى
آيا صيغۀ افعل،ظهور در
وجوب نفسى دارد يا وجوب غيرى؟مقدمتا بايد بدانيم كه واجب،از يك جهت،منقسم مىشود
به دو قسم:
1.نفسى،2.غيرى.
واجب نفسى آن است كه براى خودش و مستقلا
واجب شده باشد نه به منظور رسيدن به يك واجب ديگر.مانند:صلاة يوميّه،صيام شهر
رمضان و...
واجب غيرى آن است كه براى توصل و رسيدن
به يك واجب ديگرى واجب گرديده نه براى خودش؛پس تابع غير است؛اگر غير واجب بود،آنهم
واجب مىشود و الا فلا.مانند طهارت ثلاث(يعنى وضو و غسل و تيمم)كه مقدمه للصلاة
واجب مىشوند لا لانفسهما.
حال آيا از اطلاق صيغۀ افعل
كدام يك مستفاد است؟
مىفرمايد:گاهى به دليل خاص ثابت شده كه
فلان واجب،واجب نفسى است (كالصلاة مثلا).
و گاهى به دليل خاص ثابت شده كه فلان
واجب،واجب غيرى است(كالوضوء).
و گاهى ما هستيم و اطلاق صيغۀ
افعل،مثلا فرموده«اغتسل للجنابة»و ما نمىدانيم كه وجوب غسل جنابت،نفسى است يا
غيرى؟از فعل امر،كدام مستفاد است؟
اسم الکتاب : شرح اصول فقه المؤلف : محمدى، على الجزء : 1 صفحة : 145