اِستیر \ estir\ ، یا سِتیر، اِستار، استاتر، استَتر، سیر ( لغتنامه...، ذیل استار، استیر، ستیر؛ برهان...، ذیل ستیر؛ لغت فرس، ذیل ستیر؛ امام شوشتری، 19-20؛ جوالیقی، 42-43؛ هینتس، 23؛ خوارزمی، 14-15؛ مکنزی، ذیل stēr)، واحد وزن، از صورت یونانی استاتِر («فرهنگ...»، ذیل stater)؛ وزنی برابر با ½4 مثقال یا 5/ 2 6 درهم، برابر با 20 گرم (هینتس، همانجا)؛ سکۀ طلا یا نقرۀ یونان باستان با دو ارزش: سکۀ طلا برابر با 20 درهم و سکۀ نقره با ارزش 4 درهم («فرهنگ»، همانجا). وزن این واحد در دورههای گوناگون متفاوت بوده است. استیر و استار هر دو در زبان عربی به کار رفته، و صورت رایج آن در فارسی امروز، یعنی «سیر»، برابر است با 40/ 1 من (خوارزمی، همانجا؛ امام شوشتری، 20). جوالیقی صورت استار را معرب «چهار» فارسی دانسته است (ص 43). وزن این واحد در منابع گوناگون برابر با 4 مثقال (سجزی، 35)، ½4 مثقال (صفیپوری، 536)، یا ½6 ( لغت فرس، همانجا؛ برهان، همانجا) آمده است. استیر یا استتر سکۀ استانداردشدۀ طلا، به ارزش 20 درهم، یا نقره، برابر 4 درهم، در یونان باستان بوده است («فرهنگ»، همانجا)؛ از این رو، به انواع آن، به صورتهای استتر، ½ استتر، 3/ 1 استتر، 6/ 1 استتر و 12/ 1 استتر برمیخوریم (ملکزاده، 27، 50، 51). جمع واژۀ استیر و استار در متون عربی، بهصورت اَساتیر به کار رفته است ( لغتنامه، ذیل استیر؛ جوالیقی، همانجا).
مآخذ
امام شوشتری، محمدعلی، فرهنگ واژههای فارسی در زبان عربی، تهران، 1347ش؛ برهان قاطع؛ جوالیقی، موهوب، المعرب، بهکوشش احمدمحمد شاکر، تهران، 1966م؛ خوارزمی، محمد بن احمد، مفاتیح العلوم، بهکوشش خرلوف فان فلوتن (وان ولوتن)، لیدن، 1895م؛ سجزی، محمود بن عمر، مهذب الاسماء، بهکوشش محمدحسین مصطفوی، تهران، 1364ش، ج1؛ صفیپوری، عبدالرحیم، منتهیالارب، تهران، 1377ش، ج 2؛ لغتفرس؛ لغتنامۀ دهخدا؛ ملکزادۀ بیانی، ملکه، تاریخ سکه، تهران، 1346ش، ج 1؛ هینتس، والتر، اوزان و مقیاسها در اسلام، ترجمۀ غلامرضا ورهرام، تهران، 1368ش؛ نیز:
MacKenzie, CPD ; Webster's Third New International Dictionary, Springfield (MA), 1971. سعید عریان