responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 836

استفان دوشان


نویسنده (ها) :
بخش تاریخ
آخرین بروز رسانی :
جمعه 1 فروردین 1399
تاریخچه مقاله

اِستِفان دوشان \ [e]stefān dušān\ (1308- 1355م/ 708-757ق)، نیز معروف به استفان اورُش چهارم، شاه صربستان (1331-1346م) و «امپراتور صربها و یونانیان» یا قیصر صربستان (1346-1355م). او بزرگ‌ترین فرمانروای صربستان در سده‌های میانه بود و مرزهای این کشور را بیش از هر زمان دیگری گسترش داد.
استفان دوشان پسر استفان اورش سوم (استفان دِچانسکی)، و نـوۀ استفـان اورش دوم ــ میلـوتین ــ بود. در کودکیِ دوشان، پدرش، استفان اورش سوم، برضد پدر خود شورید، اما دستگیر و کور شد و به کنستانتینوپل (قسطنطنیه) تبعید گردید. در تبعید، استفان دوشان افزون بر آموزشهای بنیادی، با آیین فرمانروایی روم شرقی، سرزمینی که بعدها بر آن فرمان راند، آشنا شد. او سرانجام به دنبال آشتی پدر و پدربزرگش، در حدود 1320م به صربستان بازگشت. پس از مرگ میلوتین در 1321م، پدر دوشان که معلوم شد نابینا نشده بوده است، با عنوان «شاه جوان» به سلطنت رسید. استفان جوان‌تر از آن بود که خط مشی فعالانه‌ای داشته باشد؛ اما به‌زودی میان او و پدرش نزاع افتاد و در پاییز 1330م کار به جنگ کشید. آن‌دو در بهار 1331م صلح کردند، با این همه، استفان دوشان خیلی زود، باز شورید و پدر را از پادشاهی برکنار کرد.
پادشاهی استفان دوشان در سپتامبر 1331 با آرامش آغاز شد. او شورشهای پراکندۀ اشراف صرب را، که در جنگهای داخلی نیرومندتر شده بودند، فرونشاند و امپراتوری بلغارها را به دولتی تابع خود فروکاست. او در 1332م با خواهر تزار بلغارها ازدواج کرد که موجب تقویت اتحادش با آنان شد. این اتحاد تا پایان سلطنت دوشان دوام یافت.
استفان دوشان در 1334م روانۀ فتح بیزانس شد و پس از تسخیر دژهای مرزی، به قلب امپراتوری نفوذ کرد و به دروازه‌های سالونیک رسید؛ ولی در تابستان 1334م با امپراتور آندرونیکوس سوم، پالایولوگوس، صلح کرد و حدود قلمروش را تا شمال مرزهای امروزی یونان گسترش داد. استفان سال بعد به ایمن‌سازی مرزهای شمالی دربرابر مجارها برخاست؛ با این همه، او همواره در مناطق شمالی حالت تدافعی داشت.

با مرگ آندرونیکوس سوم در 1341م، امپراتوری بیزانس یک‌بار دیگر دستخوش نزاعهای خاندانی و جنگهای داخلی شد. استفان دوشان از موقعیت استفاده کرد و تا دروازه‌های سالونیک پیش رفت. او در آنجا با یوهانِس کانتاکوزِنوس، ژنرالِ امپراتور آندرونیکوس، که دعوی امپراتوری داشت، صلح کرد و او را در برابر دشمنان یاری داد؛ اما این اتحاد در 1343م به دشمنی تبدیل شد. دوشان در همان سال آلبانی و بخش بزرگ‌تر مقدونیه را فتح کرد و پس از فتح شهر سِرِس در پاییز 1345م، خود را امپراتور صربها و یونانیان خواند و در بهار 1346م در اسکوپیه تاج امپراتوری بر سر نهاد.
استفان دوشان در آستانۀ تاج‌گذاری، مقام سراسقفی صربستان را به مقام بَطریَرکی (پاتریارکی) ارتقا داد؛ زیرا در مذهب ارتدکس شرقی، امپراتور بدون داشتن یک بطریرک (پاتریارک)، پذیرفتنی نبود. استفان نظام القاب و مناصب بیزانس را مرسوم ساخت و تشکیلات دربار امپراتوری و همچنین سازمانی همسان برای حکومتهای محلی را با الگوگیری از امپراتوری بیزانس برقرار کرد. افزون بر آن، به اندیشۀ تنظیم مجموعه‌ای از قوانین افتاد و مجموعه‌ای مرکب از 200 مادّه قانون، موسوم به زاکُنیک، را از راه انجمنهای قانون‌گذاری 1349 و 1354م ابلاغ کرد. این مجموعه قوانین بیشتر، قانونهای کیفری و روابط میان طبقات را دربر می‌گرفت.
از زمانی که استفان دوشان خود را به‌عنوان شریک فرمانروایی بر شهر قسطنطنیه بر امپراتور جوان بیزانس، یوهانِس پنجم، پالایولوگوس، تحمیل کرد، یوهانس ششم، کانتاکوزِنوس، که مدعی امپراتوری و رقیب یوهانس پنجم بود، سلطۀ استفان را با خطر جدی روبه‌رو ساخت. این خطر هنگامی فزونی یافت که یوهانس ششم از نیروهای کمکی ترک یاری گرفت که صربها را دوبار در 1344 و 1352م شکست داده بودند. هنگام لشکرکشی استفان دوشان برضد بوسنی در 1350م، سپاهیان طرف‌دار کانتاکوزنوس در شهرهای یونان، در جنوب بر استفان تاختند و او را مجبور ساختند تا به مقدونیه بازگردد و برنامۀ فتح دوبارۀ هرزگوین را رها کند. برنامۀ دوشان برای فتح قسطنطنیه او را به ایجاد رابطۀ نزدیک با جمهوری ونیز واداشت؛ ولی ونیزیان از اقدام برضد امپراتور بیزانس خودداری کردند.
دوشان در سالهای آخر زندگی، روابط صمیمانه‌ای با پاپ در آوینیون برقرار کرد. او مانند برخی از پیشینیان خویش موافق اتحاد کلیساها بود، به‌ویژه پس از آنکه در 1350م بطریرک قسطنطنیه، امپراتور و نیز بطریرک صربستان را تکفیر کرد. دشمنی میان روحانیان ارتدکس و کاتولیک محلی و حملۀ نافرجام مجارستان به صربستان، که کار هیئت نمایندگی پاپ را ناتمام گذاشت، آرزوی دوشان را برای تحصیل مقام فرماندهی صلیبیان در برابر ترکان، از سوی پاپ، ناکام گذاشت.
استفان دوشان در 1355م خبر سرنگونی امپراتور یوهانس ششم را شنید و برای تصرف قسطنطنیه حرکت کرد؛ اما در راه، ناگهان درگذشت و پسرش اورش به جای او نشست. اورش نتوانست قلمرو گستردۀ امپراتوری پدر را حفظ کند.
استفان دوشان از بزرگ‌ترین فاتحان تاریخ اروپا بود. اما امپراتوری او یکپارچگی نداشت و پس از مرگش، زود فروپاشید. او به‌ویژه در دورۀ بیداری ملّی و جنگهای آزادی‌خواهانۀ سدۀ 19م در صربستان محبوبیت یافت و مظهر شکوه و عظمت گذشته شد. ماندگارترین دستاورد او مجموعۀ قوانینی بود که تا از میان رفتن حکومت صربستان در سده‌های میانه، برجای بود و سپس نیز منبعی برای مطالعۀ جوامع سده‌های میانه شد.

مآخذ

CE, 6th edition (under «Stephen Dušan»);
EA, 2006 (under «Stephen Dushan»);
EB, 2008.

بخش تاریخ

اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 836
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست