آخرین بروز رسانی : دوشنبه 12 خرداد 1399 تاریخچه مقاله
اسیری رازی (د 982 ق / 1574 م)، ابوالقاسم (میرقاضی) امیری رازی، فرزند قاضی مسعود قزوینی طهرانی، متخلص به اسیری، از سادات حسینی قزوینی و ساکن ری. او را بهسبب محل سکونت خود یا نسب پدرش، به نامهای اسیری رازی، اسیری قزوینی و اسیری طهرانی نیز نامیدهاند (اوحدی، 161؛ گوپاموی، 41؛ احمدعلی، 1 / 170) و این باعث اشتباه بسیاری از تذکرهنویسان شده است، ازجمله صدیق حسن خان (ص 83)، که شرححال او را دو بار و با دو نام ذکر کرده است. این نکته که او در اوایل جوانی به هندوستان مهاجرت کرد (رازی، 3 / 61؛ بدائونی، 3 / 182؛ گلچینمعانی، مکتب ... ، 9)، با منصب قضاوت 30سالۀ او در ری تناقض دارد (آذربیگدلی، 3 / 1153؛ آفتاب رای، 1 / 55). بهنظر میرسد اشارۀ منابع به 30 سال قضاوت اسیری رازی، از شرححال پدرش به زندگی او راه جسته باشد. به هر حال، اسیری در سالهای اقامتش در دربار اکبر شاه گورکانی (سل 963-1014 ق / 1556-1605 م) در سلک سپاهیان او بود؛ اما با وجود سالهای متمادی خدمت در این دربار، جایگاه شایستهای نیافت و به وطن بازگشت (رازی، همانجا). اسیری چندی را نزد حکیمالملک آموزش دید و سرآمد شاگردان او شد (بدائونی، همانجا). بنا به نقل گوپاموی (ص 41)، او در فاصلۀ میان گسستن از دربار اکبر و بازگشتن به ایران، چندی را نیز نزد برادر خود، قاضی بیگ، به سر برد که از نزدیکان والی دکن بود. سپس به ری بازگشت و پس از مدتی، همانجا درگذشت (نک : بدائونی، همانجا). اسیری رازی را شاعری توانمند در فنون فصاحت و بلاغت، و صاحب قلم در نظم و نثر دانستهاند (آذربیگدلی، همانجا). از او ابیاتی پراکنده باقی است (نک : احمد، 2 / 513؛ بدائونی، 3 / 182-183) که همین اندازه نشان از پیروی او از مکتب وقوع دارد.