اُرْدیبِهِشْت [ordībehešt]، دومین امشاسپند از6 امشاسپند، و یکی از بزرگترین امشاسپندان آیین زردشت. فرشتهای که در جهان خاکی نگهبان درستی،پرهیزگاری، پارسایی،تقوا،پاکی، نظم و سرانجاماخلاق بهمعنای عام کلمه است. همین مفهوماست که از آن در دینمزدیسنا،پندار نیک،گفتار نیک و کردار نیک برداشت شده است (بارتولمه، 229-238). اردیبهشت از ترکیب واژۀ اَشه (اَرْته)، یعنی راستی و فضیلت، و صفت عالی و هیشته (بهترین، بهشت)،ساخته شدهاست که بررویهم بهترینراستی معنا میدهد. اردیبهشت بیشتر از هر امشاسپندی بر زبان زردشت جاری میشود. زردشت در گاهان اردیبهشت را میستاید، و برای نگهبانی از روان، به همراهی منش نیک، با آگاهی میگوید که با همۀ توش و توان خواهد کوشید، تا دین اشه (راستی) آموخته شود ( گاتها، یسن 28، بندهای 3-4). هنگامی که اهورهمزدا به ستارگان گردش میدهد و به ماه افزایش و کاستی، اردیبهشت است که حضور دارد (همان، یسن 44، بند 3) و به میانجیگری اردیبهشت است که اهورهمزدا در آفرینش جهان نخستین، گیاهان را میرویاند (همان، یسن 48، بند 6). در حکایت تولد زردشت، بهمن و اردیبهشت، هر دو در کنار اهورهمزدا قرار دارند («دینکرد»، فصل 2، بندهای 17، 18، 25)، نقش اردیبهشت در تولد زردشت و پس از رسیدن به پیامبری، در گرویدن گشتاسپ به او، از اهمیت ویژهای برخوردار است (همانجا، فصل 4، بندهای 85-86). بیرونی اردیبهشت را به عربی «الصدق خیر» ترجمه کرده است (ص 219). با اینکه بهمن نخستین امشاسپند آیین زردشت است، در سراسر اوستا، اردیبهشت جایگاه برتری دارد و بیشتر، به صورت، زیباترین امشاسپند، ستایش میشود («یشتها...»، اشتادیشت، بند 8؛ 28، گاتها، یسن بند 9، نیز یسن 29، بند 10). اهورهمزدا با این امشاسپند مجموع صفات ثبوتیۀ خود را متجلی میسازد و به این اعتبار، اردیبهشت اوج برداشت ایرانیان باستان از اهورهمزدا و نیروی برتر ماوراءالطبیعه است. اهورهمزدا با فعلیت و سببیت اردیبهشت است که بر اریکۀ اهورایی تکیه میزند (نک : نیبرگ، 311). بنا بر بندهش، اردیبهشت پس از هرمزد و بهمن، سومین نیروی بازدارندۀ نیروی اهریمن است که آفرینش مادی آتش با اوست (ص 49). اردیبهشت در نقش فرشتۀ آتش نیز، مانند خود آتش، مطهر و مظهر پاکی است (نک : گاتها، یسن، 43، بند 4؛ بندهش، 112؛ شایست ناشایست، 210، 213). نقش اردیبهشت در اندامهای انسانی نیز جالب توجه است. در حالی که جان و هوش و بوی از آن هرمزد است و گوشت از آن بهمن، رگ و پی از آن اردیبهشت است (بندهش، 126). اردیبهشت نیز مانند امشاسپندان دیگر گلی از آن خود دارد و آن گلِ معطر و دارویی مرزنگوش است (همانجا، 88).
Bartholomae, Ch., Altiranisches Wörterbuch, Berlin, 1961; «Dinkard», Pahlavi Taxts, tr. E. W. West, Part V, The Sacred Books of the East, Oxford, 1897, vol. XLVII; Nyberg, H. S., Die Religionen des alten Iran, Osnabrück, 1966; Die Yäšt’s des Awesta, tr. H. Lommel, Göttingen, 1927. پرویز رجبی