آرْخوتاسِ تارِنْتومی [ārxūtās-e tārentūmī]، در مآخذ اسلامی: اَرخوطَس (اش 400- 350 قم)، عالم و فیلسوف یونانی و ریاضیدان بزرگ فیثاغوری که گاه بنیانگذار مکانیک ریاضی خوانده میشود. افلاطون که دوست نزدیکش بود، از ریاضیات او استفاده کرد و شواهدی در دست است که اقلیدس در نگارش کتاب هشتم «اصول» خود از او اقتباس کرده است. آرخوتاس که در امور دولتی نیز شخصیتی صاحب نفوذ بود، 7 سال در مقام فرمانده کل به شهر خود خدمت کرد. آرخوتـاس، عضو دومین نسل پیروان فیثاغورس ــ فیلسوف یونانی که بر اهمیت اعداد در تبیین همۀ پدیدهها تأکید داشت ـ درصدد برآمد مشاهدۀ تجربی را با نظریۀ فیثاغوری ترکیب کند. او در هندسه، مسئلۀ دو برابر کردن مکعب را با ساختن الگویی سهبعدی حل کرد و نتایجی را که بعداً دربارۀ تناسبهای مسلسل (به صورت a:b=b:c=c:d) به آنها رسید، در هارمونی موسیقایی به کار گرفت. بنابراین، توانست علاوه بر فاصلۀ موسیقایی ارتفاع صداها در گامهای کروماتیک و دیاتونیک، این فواصل را در گام آنارمونیک نیز تشخیص دهد. او نظریات قدما را مبنی بر اینکه ارتفاع نُتهای نواخته شده در ساز سیمی با طول سیم یا کشش آن مرتبط است، رد کرد و این نظر را مطرح ساخت که ارتفاع صدا با سرعت هوای مرتعش رابطه دارد؛ و به خطا اظهار داشتکه سرعت رسیدنارتعاشات به گوش از عوامل تعیینکنندۀ ارتفاع صدا ست. شهرت و اعتبار آرخوتاس در مقام عالم و ریاضیدان، بیشتر بردستآوردهای او در هندسه،صداشناسی و نظریۀموسیقی مبتنی است تا بر توضیحات بیش از اندازه آرمانگرایانۀ او در زمینۀ روابط انسانی و یا ماهیت جامعه براساس نظریۀ فیثاغوری اعداد. آثار غیرریاضی ــ ازجمله نوشتهای دربارۀ عدالت حقوقی ــ که غالباً به او نسبت دادهاند، به احتمال زیاد کار نویسندگان دیگری است. (204)