responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1625

آفریقای مرکزی، جمهوری

نویسنده (ها) : بخش جغرافیا

آخرین بروز رسانی : سه شنبه 13 خرداد 1399 تاریخچه مقاله

آفریقای مرکزی، جمهوری[۱] \jomhūrī-ye āfrīqā-ye markazī\، کشوری محصور در خشکی در مرکز قارۀ آفریقا. این کشور بیش ‌از ۶۱۰ ﻛﻤـ از دریا فاصله دارد و از شمال با چاد، از شرق با سودان، از جنوب با جمهوری دموکراتیک کنگو (کنگوی کینشاسا) و جمهوری کنگو (کنگوی برازاویل)، و از غرب با کامرون هم‌مرز است. شهر بانگویی، پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی و بزرگ‌ترین شهر آن، در نزدیکی مرزهای جنوبی کشور قرار دارد. مساحت این کشور ۰۰۰‘ ۶۲۳ ﻛﻤـ۲ است.

سرزمینی که امروزه جمهوری آفریقای مرکزی نامیده می‌شود، دست‌کم از ۰۰۰‘۸ سال پیش مسکونی بوده است. نیاکان قوم امروزی آکا (پیگمه)، که در مناطق جنگلی غربی و جنوبی کشور زندگی می‌کنند، احتمالاً نخستین ساکنان این کشور بوده‌اند. آفریقای مرکزی، که با نام اوبانگی ـ شاری شناخته می‌شود، از سال ۱۹۱۰ م بخشی از قلمرو آفریقای استوایی فرانسه به شمار می‌آمد. این منطقه در ۱۹۶۰ م مستقل شد.

 

ویژگیهای طبیعی

ناهمواریها

جمهوری آفریقای مرکزی از نظر زمین‌شناسی در سپر مرکزی آفریقا، میان سینِکلیزهای کنگو و چاد در بخش شمال شرقی سکوی آفریقا واقع است. این سپر عمدتاً از سنگهای ارکئنِ به‌شدت دگرگون و جا‌به‌جاشده تشکیل شده است. جمهوری آفریقای مرکزی دشت مرتفع پهناوری را در امتداد ارتفاعاتی با جهت جنوب غربی ـ شمال شرقی در بر دارد، که حوضۀ آبریز دریاچۀ چاد و رودخانۀ کنگو را از هم جدا می‌کند. این دشت مرتفع به‌طور میانگین ۶۰۰ تا ۹۰۰ متر ارتفاع دارد. از ارتفاع این دشت در منتهاالیه شمال آن به‌تدریج کاسته، به لبۀ جنوبی فرونشستۀ چاد منتهی می‌شود. این دشت کوههای منفرد گنبدی‌شکل دارد و با دره‌هایی پهناور قطع می‌شود. دشتهای پهناور مرکزی به‌تدریج به کوهستان بونگو در شمال شرقی با ارتفاع ۳۳۰‘۱ متر در قلعۀ توسورو، و کوهستان توندو در شرق منتهی می‌گردد. این دشتها در غرب به رشتۀ گرانیتی کاره می‌رسد، که قلۀ انگائویی، بلندترین نقطۀ کشور با ۴۱۰‘۱ متر ارتفاع، در آن واقع است. دارچالا از مهم‌ترین کوههای شمال کشور به شمار می‌رود که انگایا، بلندترین قلۀ آن با ۳۲۶‘۱ متر ارتفاع، در نزدیکی مرز سودان قرار دارد.

 

 

شبکۀ آبها

این کشور با دو سیستم بزرگ رودخانه‌ای زهکشی می‌شود. سیستم شمالی به حوضچۀ شاری می‌ریزد و شاخه‌های آن با زهکشی از مساحت کشور در شمال، سرانجام به دریاچۀ چاد می‌پیوندد. باقی‌مانده نیز به‌وسیلۀ رودخانۀ اوبانگی، از شاخه‌های رودخانۀ کنگو، زهکشی می‌شود، که ازنظر کشتی‌رانی اهمیت بازرگانی دارد. رودخانۀ اوبانگی بخش عمدۀ مرز جنوبی کشور را با جمهوری کنگو (کنگوی کینشاسا) تشکیل می‌دهد.

 

آب‌وهوا

آب‌وهوای جمهوری آفریقای مرکزی به‌استثنای ارتفاعات غربی کشور، که آب‌وهوای خنکی دارند، بسیار گرم و مرطوب است. میانگین دما در گرم‌ترین ماه سال در بانگویی °۳۱، و در خنک‌ترین ماه °۲۱ سانتی‌گراد است. در فصل بارانی (از مارس تا اکتبر یا نوامبر) بارانهای توفانی شدیدی به‌صورت روزانه فرو‌می‌ریزد. مه نیز پدیدۀ بارز صبحگاهی است. بیشترین میزان بارش سالیانه (۸۰۰‘۱ میلی‌متر) بین ماههای اوت تا سپتامبر در منطقۀ اوبانگی علیا ست؛ این میزان در کوههای کاره به ۵۰۰‘۱ میلی‌متر می‌رسد. میانگین بارش در منتهاالیه شمال شرقی کشور در حدود ۸۰۰ میلی‌متر در سال است. در هنگام وزش بادهای موسمی جنوب غربی، دمای روزانه بین °۱۹ و °۳۰ سانتی‌گراد متغیر است. فصل خشکِ سال به‌طور متوسط از اکتبر تا فوریه و مارس (و گاهی بیشتر) ادامه می‌یابد، که در آن هوا خشک، و دما بین °۱۸ و °۴۰ سانتی‌گراد در نوسان است. روزها هوا گرم، و شبها به‌طرز چشمگیری خنک می‌شود؛ آسمان به‌طورکلی صاف است. توفانهای ریگ (ماسه) و گردوخاک در شمالی‌ترین نقطۀ کشور برمی‌خیزند.

 

حیات گیاهی و جانوری

این کشور به‌طورعمده در منطقۀ ساوانای آفریقا قرار دارد. اگرچه در شمال و شمال شرقی درخت نیست، جنگلهای بارانی گرمسیری متراکمی در جنوب، به‌ویژه در امتداد رودهای اوبانگی و سانگها وجود دارد، که الوار مناسبی برای صنعت چوب‌بری کشور فراهم می‌کنند. در حدود ۱۲٪ از مساحت کشور با جنگل و خارستان پوشیده شده است. گونه‌های گیاهی متنوعی در ساوانا یافت می‌شود. این منطقه زیستگاه انواع گونه‌های جانوری چون آهو، بوفالو، فیل و کفتار است. در جنگلهای بارانی نیز حیواناتی چون گوریل، شامپانزه و انواع دیگر میمونها زیست می‌کنند. چندین پارک ملی و پناهگاه حیات‌وحش در این کشور وجود دارد، که ازآن‌جمله می‌توان به پارک ملی بامینگویی ـ بانگوران در شمال، پارک ملی مانوا ـ گوندا ـ سن فلوریس (جایگاه میراث جهانی از ۱۹۸۸ م) در شمال شرقی، پنـاهگاه حیـات‌وحش زِمـونگو در شـرق، و پـارک ملی زانگا ـ اندوکی و منطقۀ ویژۀ حفاظت‌شدۀ جنگلی زانگا ـ سانگها، که هر دو در جنوب غربی کشور قرار دارند، اشاره کرد. هرچند محصولات گرمسیری و مجاور گرمسیری گوناگونی در این کشور به دست می‌آید، خاکهای آن به‌طورکلی فقیرند.

 

تاریخ

اطلاعات اندکی دربارۀ تاریخ قدیمی مردمان بومی آفریقای مرکزی وجود دارد. قدمت برخی از یافته‌های باستان‌شناسی این سرزمین دست‌کم به ۰۰۰‘۸ سال پیش بازمی‌گردد. کشاورزان بومی آفریقای مرکزی در حدود ۵۰۰‘۲ سال پیش، سنگهای عظیم‌الجثه‌ای را، که هریک چند تن وزن دارند، در نزدیکی بوئار در کنار هم چیده‌اند. همکاری لازم برای خلق چنین آثار عظیمی نشان‌دهندۀ آن است که آنها را اجتماعات نسبتاً بزرگی ساخته‌اند. از سدۀ ۱۵ م، گروههای مختلفی که به زبان امروزی ساکنان آفریقای مرکزی سخن می‌گفتند، در این منطقه زندگی می‌کرده‌اند. این مردمان در سکونتگاههایی کوچک و نسبتاً جدا و دور از یکدیگر زندگی می‌کردند و در همان‌جا به شکار و آماده‌سازی زمین برای کشاورزی می‌پرداختند. آماده‌سازی از طریق قطع و سوزاندن گیاهان انجام می‌گرفت.

آفریقای مرکزی تا سدۀ ۱۷ م به‌طور مستقیم به راههای بازرگانی خارجی متصل نبود. در این سده، نظر به اینکه تجارت برده‌های عرب‌زبان از راههای بازرگانی ماورای صحرا و رودخانۀ نیل تا آفریقای مرکزی کشیده می‌شد، برده‌داری به عامل مهمی در تاریخ این کشور تبدیل گردید. پیش ‌از سدۀ ۱۹ م، تجارْ برده‌های دستگیرشده را یا به شمال آفریقا می‌فرستادند که در آنجا به کشورهایی چون مصر یا ترکیه فروخته می‌شدند، و یا به پایین‌دست رودهای اوبانگی و کنگو در ساحل اقیانوس اطلس می‌بردند تا با کشتی‌ به قارۀ آمریکا منتقل شوند.

در اواخر سدۀ ۱۹ م، قوم بوبانگی، از مردمان ناحیۀ رودخانۀ اوبانگی که از برده‌فروشان عمده شده بودند، برای دستگیری مردم بایا و مانجیا در نزدیکی خود حمله کردند. برده‌فروشان در قبال دستگیرشدگان سلاح می‌گرفتند، که آنان را برای ادامۀ حملات و دستیابی به برده‌های بیشتر یاری می‌کرد. اگرچه این یورشها در اواخر این سده نسبتاً به پایان رسید، در شمال تا ۱۹۱۲ م و هنگام سقوط دارالکوتی ادامه یافت. تجارت برده شکل‌گیری اجتماعات را از هم گسست و این منطقه را از جمعیت خالی کرد و کشمکشهایی دائمی میان گروههای نژادی آن پدید آورد.

استعمارگران فرانسوی از اواخر سدۀ ۱۹ م باوجود مقاومت سرسختانۀ ساکنان بومی، به آفریقای مرکزی نفوذ کردند. نخستین نفوذ فرانسویان در ۱۸۸۷ م به وقوع پیوست، که طی آن، با عقد قراردادهایی با سران قبایل عمده، این سرزمین را تصرف کردند. آنان در فاصلۀ سالهای ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۵ م، چندین پایگاه نظامی در این منطقه بنیاد نهادند. این سرزمین در ۱۸۹۴ م به‌عنوان مستعمرۀ اوبانگی ـ شاری تشکیل شد. اوبانگی ـ شاری و چاد در ۱۹۰۶ م از نظر اداری متحد، و در ۱۹۱۰ م ضمیمۀ فدراسیون آفریقای استوایی فرانسه شدند.

دولت فرانسه میـزان چشمگیری از مساحت اوبانگی ـ شاری را به شرکتهای خصوصی اروپایی، که کنترل اندکی بر فعالیت‌ آنها داشت، اجاره داد. این سیستم منجر به بهره‌کشی از بومیان این سرزمین شد. این شرکتها در مقابل پرداخت بهرۀ سالیانه، امتیازاتی انحصاری را در زمینۀ تولید کائوچو، خرید عاج فیل، و تولید و فروش قهوه و پنبه به دست آوردند. آنان به استثمار این مستعمره پرداختند و بر ساکنان آن مسلط شدند. در پی برقراری کار اجباری، بومیان این سرزمین مجبور به تولید پنبه و قهوه برای صادرات بودند. مالیاتهای سنگین نیز بر ساکنان اوبانگی ـ شاری تحمیل شد. به‌سبب نیاز و تقاضای شدید این شرکتها به نیروی کار، بومیان قادر به کشت در مزارع خود نبودند؛ ازاین‌رو، قحطی و کمبود غذایی شدیدی پدید آمد و میزان مرگ‌ومیر نیز در پی کار اجباری بومیان در محیطهای در معرض بیماری افزایش یافت. در اوایل سدۀ ۲۰ م، مرزهای مستعمرۀ اوبانگی ـ شاری به‌وسیلۀ قدرتهای اروپایی تعیین شد. بهره‌کشی استعمارگران سبب بروز اعتراضات شدیدی در سالهای ۱۹۲۸-۱۹۳۰ م گردید.

در دوران مدیریت مستعمراتی فرانسه، شبکه‌ای از‌ راهها و سیستمی بهداشتی بـرای مقابله با بیماریها در اوبانگی ـ شاری ایجاد شد. کلیساهای کاتولیک نیز مدارس و کلینیکهای پزشکی برپا کردند. فرانسه همچنین ساکنان این مستعمره را برای افزایش کشت پنبه و قهوه و محصولات غذایی به کار اجباری وادار کرد و با به خدمت گرفتن ساکنان این کشور، آنان را برای احداث راه‌آهن کنگو ـ اقیانوس به جنوب کنگو اعزام نمود؛ این خط‌آهن کنگو را به پوئَنت ـ نوئار متصل می‌کرد.

اوبـانگی ـ شاری در دوران جنگ جهانی دوم به تقویت نیروهای فرانسۀ آزاد برای مبارزه با آلمان مبادرت ورزید. در نوامبر ۱۹۴۶ م، بارتولمه بوگاندا که یک کشیش وابسته به کلیسای کاتولیک رم بود، به‌عنوان نخستین فرد آفریقای مرکزی به نمایندگی در مجلس ملی فرانسه برگزیده شد. پس ‌از جنگ جهانی دوم، جنبشهای آزادی‌خواهی و ملی‌گرایانه شتاب بیشتری یافت. تغییرات اساسی در سیاست مستعمراتی فرانسه و ایجاد انجمنهای محلی، سبب شکل‌گیری گروههای سیاسی رقیب در این کشور گردید. نخستین حزب آفریقایی این مستعمره توسط بارتولمه بوگاندا، که از لباس روحانیت بیرون آمده بود، به نام جنبش رهایی اجتماعی آفریقای سیاه شکل گرفت، که بعدها به جنبش تحول اجتماعی آفریقای سیاه [۲]تغییر نام داد. این حزب در ۱۹۵۷ م کنترل مجلس منطقۀ قلمرو را به دست آورد و بوگاندا نخستین شهروند آفریقای مرکزی بود که به ریاست شورای بزرگ آفریقای استوایی فرانسه برگزیده شد. این سرزمین در رفراندوم قانون اساسی فرانسه در ۱۹۵۸ م، ضمن عضویت در جامعۀ فرانسه، استقلال داخلی خود را به دست آورد و به جمهوری آفریقای مرکزی تغییر نام داد و بوگاندا نخستین رئیس‌جمهور آن شد. پس ‌از کشته‌شدن بوگاندا در سانحۀ سقوط هواپیما در مارس ۱۹۵۹، داوید داکو جانشین وی شد.

جمهوری آفریقای مرکزی در دوران ریاست جمهوری داکو، در ۱۳ اوت ۱۹۶۰ به‌طور کامل مستقل شد، و در ۲۰ سپتامبر ۱۹۶۰ به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. دولت داکو با مشکلاتی چون اقتصاد ضعیف کشور، فروپاشی تدریجی حزب جنبش تحول اجتماعی آفریقای سیاه (تنها حزب سیاسی عمدۀ کشور)، آرایش ناکارآمد دولت، و شیوع فساد در آن روبه‌رو بود. در دسامبر ۱۹۶۵ سرهنگ ژان بِدِل بوکاسا، خواهرزادۀ بوگاندا، در پی یک کودتای نظامی، قدرت را در دست گرفت.

بوکاسا ضمن انحلال مجلس ملی، قانون اساسی را باطل اعلام کرد و حکومتی خودکامه و استبدادی بنیاد نهاد و به‌شدت به سرکوب مخالفان پرداخت. فرانسه با وجود روش بی‌رحمانۀ دولت بوکاسا، به‌منظور حفظ احاطۀ خود بر تولید الماس (و احتمالاً اورانیوم) آفریقای مرکزی، به سرمایه‌گذاری در اقتصاد این کشور ادامه داد. بوکاسا در ۱۹۷۲ م خود را رئیس‌جمهور مادام‌العمر کشور اعلام کرد. وی ۴ سال بعد خود را امپراتورِ امپراتوری آفریقای مرکزی نامید و در دسامبر ۱۹۷۷ با تشریفاتی گزاف که عمدتاً به وسیلۀ فرانسه فراهم شد، به‌عنوان امپراتور بوکاسای اول تاج‌گذاری کرد. حکومت فاسد و ضدمردمی بوکاسای اول، سبب بروز نارضایتی و آشوب در کشور گردید. این حکومت سرانجام در سپتامبر ۱۹۷۹ با حمایت دولت فرانسه سرنگون شد. با وجود این، نهایتاً به بوکاسا اجازه داده شد که در فرانسه زندگی کند. پس ‌از آن، نام این کشور دوباره به جمهوری آفریقای مرکزی برگردانده شد و داکو دیگربار به‌عنوان رئیس‌جمهور آن انتخاب گردید. دومین دولت داکو حتى دو سال کامل هم ادامه نیافت؛ اقتصاد بیمار کشور، ناتوانی در تعامل با مخالفان سیاسی، و وابستگی شدید به نیروهای نظامی فرانسه سبب شد تا ژنرال آندره کولینگبا، رئیس ستاد ارتش، در اول سپتامبر ۱۹۸۱ با کودتایی بدون خون‌ریزی، قدرت را به دست گیرد و دولتی نظامی ایجاد کند.

ژنرال کولینگبا قانون اساسی را به حالت تعلیق درآورد و تمام فعالیتهای سیاسی را ممنوع کرد. دولت کولینگبا تا ۱۹۸۵ م به‌طور کامل در اختیار نظامیان قرار داشت، تا اینکه در این سال کولینگبا شورای نظامی را، که کشور را از هنگام کودتا اداره می‌کرد، منحل ساخت و کابینه‌ای ۲۵نفره که چند عضو غیرنظامی نیز داشت، تشکیل داد. زیر فشار بانک جهانی و دیگر سازمانهای بین‌المللی، مجلس ملی قانون اساسی جدیدی را در اوایل ۱۹۸۶ م تصویب، و با برگزاری رفراندومی در همان سال موافقت کرد. انتخابات قانونی در ژوئیۀ ۱۹۸۷ برگزار شد، و دولت کماکان به فعالیت خود زیر نظر مستقیم کولینگبا، که عملاً تمام قدرت اجرایی و قانون‌گذاری کشور را در اختیار داشت، ادامه داد. از آن زمان تا اوایل دهۀ ۱۹۹۰ م، آفریقای مرکزی از استبداد شدید کولینگبا و زندگی پر‌خرج وی به ستوه آمد. افزایش جنبشهای مردم‌سالارانه در آفریقا، در آفریقای مرکزی نیز تأثیر گذارد و جرقه‌های آن در ۱۹۹۱ م آشکار شد. مجلس این کشور در همین سال، سیستم چندحزبی را به رسمیت شناخت. در انتخابات ۱۹۹۳ م آنژ ـ فِلیکس پاتاسه، یکی از نخست‌وزیران پیشین و رهبر حزب جنبش آزادی‌خواهی آفریقای مرکزی، کولینگبا را شکست داد و برای نخستین‌بار پس از استقلال این کشور، به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور منتخب، در انتخاباتی چندحزبی و براساس اصول دموکراسی، برگزیده شد. در ۱۹۹۵ م، قانون اساسی جدید کشور تصویب شد، که براساس آن، با ایجاد مجالس منطقه‌ای و افزایش قدرت ریاست جمهوری، تمرکززدایی از دولت آغاز گردید. پاتاسه در سپتامبر ۱۹۹۹ دیگربار رئیس‌جمهور آفریقای مرکزی شد. وی در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ م، به یاری نیروهایی لیبیایی و نیروهای شورشی جمهوری دموکراتیک کنگو، چند شورش نظامی و کودتا را سرکوب کرد. دولت وی در مارس ۲۰۰۳ و به هنگام حضورش در کنفرانسی در جمهوری آفریقایی نیجر، به‌وسیلۀ ژنرال فرانسوا بوزیزه، فرمانده پیشین ارتش، سرنگون شد. بوزیزه دولتی انتقالی تشکیل داد. قانون اساسی جدیدی در دسامبر ۲۰۰۴ تصویب، و در انتخابات ۲۰۰۵ م بوزیزه به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد.

 

ویژگیهای اداری و اجتماعی

جمعیت

جمعیت جمهوری آفریقای مرکزی از گروههای نژادی گوناگون تشکیل شده است، که هیچ‌یک از آنها از نظر کمّی برتری ندارد. بیش‌ از ۸۰ گروه نژادی در این کشور سکونت دارند، که مهم‌ترین آنها بایا، مانجیا، سارا، باندا، امبوم، یاکوما و امباکا هستند. بیشتر اقلیت خارجی ساکن در این کشور فرانسوی‌اند و در بانگویی سکونت دارند. جمعیت این کشور به‌صورت یکنواخت توزیع نشده است. تراکم جمعیت در آفریقای مرکزی مانند دیگر کشورهای آفریقایی اندک است. نواحی مرکزی و شمال غربی کشور متراکم‌ترین نواحی جمعیتی کشور به شمار می‌آیند.

ساکنان آفریقای مرکزی به زبانهای گوناگونی چون بایا (گبایا)، باندا، نگباکا، سارا، امبوم و مانجیا سخن می‌گویند؛ اما فرانسوی و سانگو زبانهای رسمی آن به شمار می‌روند. سانگو زبان معیار متداول، و رایج‌ترین زبان بومیان آفریقای مرکزی است. در این کشور، زبانهای دیگری همچون زانده، عربی و سواحلی نیز رواج دارد.

 

مذهب

نزدیک به نیمی از ساکنان این کشور، یعنی حدود ۴۵٪ تا ۵۰٪ مسیحی‌، حدود ۳۵٪ از آنها پیرو ادیان سنتی، و اقلیت کوچکی، یعنی حدود ۱۵٪ نیز مسلمان سنی‌مذهب‌اند.

میزان رشد جمعیت در جمهوری آفریقای مرکزی بسیار بالا است؛ این نسبت در نتیجۀ تراکم اندک جمعیت کشور، مهاجرت، و میزان بالای مرگ‌ومیر نوزادان تعدیل می‌شود. بیش از ۵/ ۲ از جمعیت این کشور کمتر از ۱۵ سال دارند، و به‌سبب شرایط نامناسب بهداشتی و خدماتی و توزیع ناکافی مواد غذایی، میانگین سِنی کمتر از ۵۰ سال است.

 

اقتصاد

جمهوری آفریقای مرکزی یکی از توسعه‌نیافته‌ترین نواحی قارۀ آفریقا ست. اگرچه تنها ۳٪ از مساحت کشور زیر کشت محصولات کشاورزی است، کشاورزی بزرگ‌ترین بخش از اساس اقتصادی این کشور به شمار می‌رود و نیمی از تولید ناخالص داخلی و ۵/ ۴ نیروی کار کشور را به خود اختصاص می‌دهد. دولت آفریقای مرکزی برای غلبه بر عقب‌ماندگی اقتصادی کشور، تلاشهایی را به‌منظور افزایش تولیدات کشاورزی و ایجاد یک بخش دولتی و یک بخش مختلط در صنعت به کار بسته است؛ مزرعه‌های دولتی، شبکۀ توزیع محصولات کشاورزی و نیز تعاونیهای تولیدی سازمان‌دهی شده‌اند. دولت همچنین شرکتی دولتی را برای خریداری تولیدات زراعی، اداره‌ای را برای مدیریت مزرعه‌های دولتی، و شرکتی را به‌منظور ادارۀ کشتارگاهها و افزایش تولیدات دامی ایجاد کرده است. به‌طورکلی، این دولت از حضور بخشهای خصوصی و دولتی در کنار هم حمایت می‌کند. توسعۀ اقتصادی کشور امکانات گسترده‌ای را برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی فراهم کرده است. سرمایه‌گذاری خارجی (به‌ویژه فرانسه) در اقتصاد این کشور تأثیر بسیاری دارد؛ جمهوری آفریقای مرکزی، پس ‌از استقلال، برای جذب سرمایه از دیگر کشورها ازجمله لیبی، تایوان، چین، آلمان و ژاپن نیز تلاش می‌کند.

در پی فشار بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول برای معکوس‌کردن روند رشد هزینه‌های دولتی، آزادسازی قیمتها، تشویق قوانین سرمایه‌گذاری بازتر، و ارائۀ مشوقهایی برای گسترش کشاورزی و جنگل‌داری، جمهوری آفریقای مرکزی در ۱۹۸۶ م یک برنامۀ اصلاح ساختاری ارائه کرد. در دهۀ ۱۹۹۰ م، صندوق بین‌المللی پول خواهان اصلاحات بعدی مانند کاهش ارزش فرانک، خصوصی‌سازی بانکهای تجاری ـ بازرگانی مختلف، و یک شرکت توزیع فراورده‌های نفتی شد. در این دوره، اوضاع مالی جمهوری آفریقای مرکزی در پی کاهش تعهدات مالی فرانسه در مستعمرات پیشین خود در آفریقا وخیم‌تر شد.

در همین دهه، کاهش قیمت جهانی محصولات فروشی[۱]، تورم در بهای واردات به‌سبب روش نارسای حمل‌ونقل، ادامۀ قاچاق الماس به آن سوی مرزهای کشور و نیز آشوب سیاسی داخلی، اوضاع اقتصادی کشور را تیره‌تر کرد. باوجوداین، مدیریت مالی ناپخته و فساد مهم‌ترین عوامل ناکامی دولت بودند، که باعث عدول در پرداخت دستمزد بخش نظامی و عمومی شدند.

 

کشاورزی

بیشتر ساکنان جمهوری آفریقای مرکزی به‌منظور تأمین معاش خود به کشاورزی می‌پردازند. مردان کشتزارها را هموار می‌کنند، درحالی‌که کشت محصولات تا حد زیادی وظیفۀ زنان به شمار می‌رود، که مانیوک، ذرت، ارزن، کدو، برنج و بادام‌زمینی برای مصرف خانواده‌شان پرورش می‌دهند. محصولات فروشی مانند پنبه و قهوه، که توسط زمین‌داران فرانسوی به این منطقه آورده شد، عمدتاً در زمینهای اجاره‌ای کوچک تولید می‌شوند. از دیگر محصولات زراعی این کشور می‌توان به فراورده‌های نخل خرما، تنباکو، کنجد، یام و موز اشاره کرد. این کشور در زمینۀ مواد غذایی اساسی خودکفا ست و دولت کاشت محصولات زراعی متنوع را تشویق، و از پرورش سبزیجات برای صادرات حمایت می‌کند. اگرچه آفریقای مرکزی مدتها نیشکر و نخل روغنی را در مقیاس کوچک پرورش می‌داد، در سالهای اخیر، این کشور تلاشهایی را برای کشت این محصولات در مقیاس وسیع و مکانیزه آغاز کرده است.

دامهایی چون گاو، بز، گوسفند، خوک و ماکیان اغلب برای برآوردن نیازهای داخلی پرورش داده می‌شوند. مگس تسه‌تسه نواحی پرورش دام را کاهش داده است، اما برنامه‌های توسعه برای بهبود دام و ادامۀ مهاجرت گله‌های دام از چاد و سودان، موجب افزایش شمار حیوانات اهلی کشور شده است.

جنگلهای بارانی استوایی بخش چشمگیری از جمهوری آفریقای مرکزی، به‌ویژه جنوب غربی آن را پوشانده است. توسعۀ بهره‌برداری از ذخایر جنگلی به‌کندی پیش می‌رود. صادرات الوار یکی از منابع حیاتی مبادلات خارجی کشور به شمار می‌رود. در سـال ۲۰۰۲ م، ایـن کشور در حـدود ۱ / ۳ میلیون مـ۳ چوب گرد تولید کرد. در اوایل دهۀ ۱۹۹۰ م، الوار ۸٪ از ارزش صادرات کشور را به خود اختصاص می‌داد.

 

منابع و انرژی

جمهوری آفریقای مرکزی ذخایر معدنی زیادی چون الماس دارد، که در حدود نیمی از ارزش کل صادرات کشور را به خود اختصاص می‌دهد. بیشتر الماس استخراجی کشور به‌وسیلۀ یک شرکت مختلط آفریقای مرکزی و آمریکایی خریداری می‌شود. تا پیش از استقلال، الماس و طلا تنها ذخایر شناسایی‌شدۀ کشور بودند. طلا، اورانیوم، سنگ آهن، مس، روی، قلع، آهک، لیگنیت و منگنز نیز به مقدار کمتری در این کشور استخراج می‌شوند. درحال‌حاضر، مطالعه دربارۀ امکان فعالیت شرکتی مختلط در نهشته‌های اورانیوم باکوما در حال انجام است. آبشارهای این کشور منشأ اصلی انرژی برقابی به شمار می‌روند و سدهای واقع بر رودخانۀ امبالی‌لیم در شمال غربی بانگویی، در حدود ۵/ ۴ نیروی الکتریسیتۀ کشور را تولید می‌کنند. باوجوداین، شبکۀ توزیع و انتقال انرژی در آفریقای مرکزی ضعیف است.

 

تولید

بخش تولید (کارخانجات چوب‌بری، آبجوسازی، نساجی) جمهوری آفریقای مرکزی برخلاف کامرون، که در همسایگی آن قرار دارد، کوچک است و اغلب به‌طور کامل در بانگویی یا مجاورت آن متمرکز شده است. تولیدات این کشور به فراوری مواد معدنی، مواد غذایی، تولید آبجو، پارچه، کفش، وسایل پلاستیکی، موتورسیکلت، دوچرخه، سیگار، صابون و محصولات مصرفی سبک محدود می‌شود. باوجودآنکه این کشور منابع آبی سرشاری دارد، برای تولید انرژی به واردات نفت نیازمند است. در پی غارتگری و ویرانی اواخر دهۀ ۱۹۹۰ م، بیشتر کارخانه‌های بزرگ این کشور دچار آسیب شدند؛ دیگر کارخانه‌ها نیز کارایی خود را از دست دادند یا فعالیتشان متوقف گردید.

 

امور مالی و بازرگانی

جمهوری آفریقای مرکزی یکی از اعضای تعاونی مالی در مرکز آفریقا (سی. اف. اِی)، و نیز از اعضای فعال اتحادیۀ اقتصادی و پولی آفریقای مرکزی (سی. ای. ام. اِی. سی) است. فرانک سی. اف. اِی، واحد رسمی پول کشور، به‌وسیلۀ بانک مرکزی منتشر می‌گردد. این واحد پولی به ۱۰۰ سانتیم تقسیم می‌شود.

از اوایل دهۀ ۱۹۸۰ م، دولت جمهوری آفریقای مرکزی کسری بودجۀ بزرگی را تجربه کرده است. باوجود حمایت صندوق بین‌المللی پول، کمکهای مالی مستقیم فرانسه و دیگر کمکها، این دولت همچنان ناچار است که به کشمکش با یک بخش دولتی بزرگ، و اغلب اوقات ناکارآمد، ادامه دهد. آفریقای مرکزی به‌شدت به صادرات خود وابسته است؛ از جملۀ مهم‌ترین آنها می‌توان از الوار، الماس، پنبه و قهوه نام برد. بلژیک، فرانسه و ایالات متحدۀ آمریکا عمده‌ترین شرکای تجاری این کشورند. مواد غذایی و شیمیایی، تجهیزات مربوط به ماشین‌آلات و حمل‌ونقل، و نفت مهم‌ترین واردات این کشور به شمار می‌روند. در پی کاهش ارزش فرانک در مرکز آفریقا در ۱۹۹۴ م، این جمهوری با مشکلات بغرنجی در زمینۀ تهیۀ بسیاری از کالاهای اساسی، چون مواد دارویی و سوخت موتورهای دیزلی، مواجه شد. در ۲۰۰۰ م، ارزش کل صادرات آفریقای مرکزی ۱۶۷ میلیون دلار، و ارزش کل واردات آن ۱۹۶ میلیون دلار بود.

خشونت و آشوبهای داخلی در اواخر دهۀ ۱۹۹۰ م، سیستم ناقص حمل‌ونقل داخلی، و همچنین ظرفیت محدود و خدمات ضعیف هتلهای بانگویی، به صنعت گردشگری در این کشور آسیب رسانده است. بودجۀ این کشور بیشتر از مالیات بر درآمد، سود، کالا و خدمات و نیز عوارض و مالیات بر کالاهای وارداتی تأمین می‌شود.

 

حمل و نقل

به‌سبب عدم دسترسی مستقیم به دریا، نبودن راه‌آهن و وجود تنها ۶۰۰ کمـ جادۀ آسفالته، جا‌به‌جایی تولیدات و ساکنان آفریقای مرکزی بسیار مشکل است و این جمهوری با معضلات نوسازی و توسعۀ حمل‌ونقل روبه‌رو ست. مشکلات حمل‌ونقل از موانع عمدۀ رشد اقتصادی آفریقای مرکزی است. بهبود روابط با همسایگان، که تاکنون به‌سبب انزوای نسبی جغرافیایی آن وجود داشته است، برای بهبود شرایط کشور ضروری به نظر می‌رسد. در حدود ۵/ ۲ از تجارت بین‌المللی کشور ازطریق رودخانه جا‌به‌جا می‌شود. این کشور حدود ۰۰۰‘ ۷ ﻛﻤـ راه آبی داخلی دارد، که تنها ۵/ ۲ آن قابل‌کشتی‌رانی است. مسیر اوبانگی به کنگوی میانه این جمهوری را به جهان خارج متصل می‌کند. این مسیر کم‌وبیش در تمام طول سال از بانگویی تا برازاویل در کنگو قابل‌کشتی‌رانی است و در آنجا کالاها با راه‌آهن به بندر پوئنت ـ نوئار در کنگو و در ساحل اقیانوس اطلس حمل می‌شود. تنهـا فرودگـاه بین‌المللی کشور در بانگویـی ـ مْپوکو قرار دارد. همچنین چند فرودگاه منطقه‌ای و فرودگاههای کوچک نیز در آنجا وجود دارد، هرچند خدمات هوایی داخلی آفریقای مرکزی بسیار نامنظم است و به موجودی سوخت هواپیما بستگی دارد، که به آن هم همواره نمی‌توان متکی بود.

 

دولت

قانون اساسی سال ۱۹۹۵ م در پی کودتایی نظامی در ۲۰۰۳ م منسوخ شد. مطابق قانون اساسی‌ای که در اواخر سال ۲۰۰۴ م تصویب گردید، رئیس‌جمهور بالاترین مقام کشور است و برای مدت ۵ سال، و با امکان انتخاب برای حداکثر دو دورۀ متوالی با آراء عمومی برگزیده می‌شود. نخست‌وزیرْ رئیسِ دولت و هیئت وزیران به شمار می‌رود. قوۀ قانون‌گذاری نیز به مجلس شورای ملی واگذار گردیده است که ۱۰۹ نماینده دارد و با رأی همگانی، و برای مدت ۵ سال انتخاب می‌شوند. یک شورای منطقه‌ای و اقتصادی و یک شورای دولتی مجلس را یاری می‌کنند. جمهوری آفریقای مرکزی به ۱۴ فرمانداری، دو فرمانداری اقتصادی، و بخش بانگویی تقسیم می‌گردد.

 

نیروهای مسلح

ارتش کوچک جمهوری آفریقای مرکزی شامل نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروهای شبه‌نظامی می‌شود. پس ‌از عقب‌نشینی نیروهای نظامی فرانسه در ۱۹۹۷ م، مأموران سازمان ملل متحد به این کشور فرستاده شدند. این نیروها از آوریل ۱۹۹۸ تا فوریۀ ۲۰۰۰ در آفریقای مرکزی باقی ماندند. پس‌ از آن، دیگر نیروهای چندملیتی حافظ صلح نیز در این کشور حضور داشته‌اند.

 

بهداشت

شرایط بهداشتی این کشور بسیار ضعیف است. به‌استثنای بانگویی و چند شهر دیگر، مراکز بهداشتی مجهزی در دیگر نقاط کشور وجود ندارد. بیمارستانها و کلینیکهای اندکی امکانات نسبتاً خوبی را برای کسانی که به آنها دسترسی دارند، فراهم می‌کنند. باوجوداین، باید گفت که برای بخش عمدۀ جمعیت کشور تنها زایشگاهها، درمانگاههای خیریه و پایگاههای کمکهای اولیۀ ناکارآمدِ بدون تجهیزات، با کارکنان محدود و ناکافی وجود دارد. حتى بیمارستان بانگویی نیز زیر خط استاندارد بهداشتی است و تنها امکانات معالجات بسیار ابتدایی در آن وجود دارد. همچنین چند کلینیک خصوصی در پایتخت برای ثروتمندان وجود دارد. به‌سبب سیستم ناقص حمل‌ونقل، توزیع دارو نیز بسیار دشوار است. مالاریا، جذام، ﺳل، فقر غذایی، ایدز و امراض مقاربتی از عمده‌ترین بیماریهای شایع در آفریقای مرکزی است.

 

آموزش

در جمهوری آفریقای مرکزی تا پیش از ۱۹۱۱ م، که نخستین مدرسۀ دولتی در بانگویی گشایش یافت، آموزش آفریقاییان به‌عهدۀ مبلغان مذهبی بود. در این کشور به هنگام استقلال، هیچ مؤسسۀ آموزش عالی‌ای وجود نداشت، هرچند ۲۰ دانشجو در فرانسه به تحصیل اشتغال داشتند. در ۱۹۷۰ م تقریباً ۸۵٪ از جمعیت بالای ۱۵ سال کشور بی‌سواد بودند. نظام آموزشی این کشور از فرانسه اقتباس شده است. بر اساس قانون، آموزش کودکان ۶ تا ۱۴ساله اجباری است؛ باوجوداین، تنها ۷۵٪ از کودکان دورۀ ابتدایی را گذرانده‌اند. امکانات آموزشی مقاطع متوسطه و عالی در آفریقای مرکزی اندک است. تنها دانشگاه این کشور را ژان بدل بوکاسا در ۱۹۶۹ م تأسیس کرد و در ۱۹۷۰ م فعالیت

آن آغاز شد. از دیگر مؤسسات آموزشی این کشور، می‌توان به دانشکدۀ ملی هنر، دانشکدۀ مرکزی کشاورزی، و شماری از مدارس مذهبی و فنی اشاره کرد.

 

فرهنگ

تا سدۀ ۱۹ م، هنرمندان محلی آفریقای مرکزی کارهای دستی زیبایی تولید می‌کردند. اما تجارت برده و استعمار، گسترش صنایع دستی را مختل کرد و بسیاری از آنها از بین رفتند. امروزه سبد و حصیر، ظروف سادۀ چوبی، چهارپایه‌های تراشیده‌شده، و آلات موسیقی، مانند بالافون (سازی شبیه زیلوفون، سازی چکشی، که در آن به جای سیم، از تکه‌چوبهایی با اندازه‌های مختلف استفاده شده است)، تنها صنایع دستی جمهوری آفریقای مرکزی به شمار می‌روند. هنرمندان این کشور در سالهای اخیر طرحها و تصاویر بی‌نظیری را با بالهای پروانه آفریده‌اند که بر روی کاغذ، و برخی از حکاکیها بر چوبهای سخت مانند آبنوس می‌چسبد. این کشور همچنین جلوه‌گاه عالی آواز و رقص محسوب می‌شود. موسیقی و رقص آکاهای جنگلهای جنوب غربی توجه جهانی را به خود جلب کرده است. گروههای رقص بسیاری در شهرهای این کشور شکل گرفته است. کارهای ادبی اندکی در این کشور منتشر شده است؛ برخی از مجموعه‌داران به‌هرحال افسانه‌های سینه‌به‌سینه و داستانهای قومی را ازطریق سال‌خوردگان روستایی گردآوری می‌کنند. ماکمبو بامبوته، نویسندۀ رمانهای «شاهزاده خانم مانداپو[۲]» (۱۹۷۲ م) و «کودتای سیاهان[۳]» (۱۹۸۷ م)، نامدارترین نویسندۀ جمهوری آفریقای مرکزی است. در موزۀ بوگاندای بانگویی آلات موسیقی سنتی، آلات جنگ، معماری روستایی، ابزارهای صید و شکار، سفال، و ادوات مذهبی در معرض نمایش قرار داده شده است. باغ‌وحش بانگویی و کلیسای جامع آن، با آجرهای قرمزرنگ، از دیگر جاذبه‌های گردشگری این کشورند.

 

مآخذ

Americana, 2006; Britannica, 2010; Columbia, 6th edition; Encarta, 2005; GSE.

بخش جغرافیا

اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1625
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست