responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1558

الاغراض الطبیة والمباحث العلائیة


نویسنده (ها) :
یونس کرامتی
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 11 خرداد 1399
تاریخچه مقاله

الاغراض الطبیة و المباحث العلائیة \al-ʾaqrāz-ot-tebbiyya(e) va-l-mabāhes-ol-ʾalāʾiyya(e)\، کتابی فارسی در پزشکی نوشتۀ اسماعیل جرجانی (ه‌ م).
جرجانی در 504 ق / 1110 م به خوارزم رفت و چندی بعد ذخیرۀ خوارزمشاهی را برای قطب‌الدین محمد خوارزمشاه نوشت. سپس به فرمان فرزند و ولیعهد او، علاءالدین اَتسِز، اثری بسیار مختصر در پزشکی فراهم آورد و آن را خُفّی علائی نامید. سپس در روزگار فرمانروایی اتسز، به سفارش وزیر مجدالدین ابومحمد صاحب بن محمد بخاری، که کتابی مختصرتر از ذخیره و مبسوط‌تر از خفی علائی خواسته بود، الاغراض الطبیة را پدید آورد (جرجانی، خفی ... ، 1، الاغراض ... ، 4).
الاغراض در 5 کتاب تنظیم شده است: کتاب اول اندر یادکردن حد طب و موضوع و منفعت آن و یادکردن جزء علمی و عملی از آن و یادکردن ارکان، مزاج و اخلاط در 19 باب؛ کتاب دوم اندر تدبیر حفظ الصحة، یعنی نگاه‌داشتن تندرستی؛ کتاب سوم اندر معالجات هر بیماری و اسباب و علامات آن سر تا به پا؛ کتاب چهارم اندر ادویۀ مفرده و طبع، فعل، مضرت و خاصیت هریک؛ و کتاب پنجم اندر قراباذین و اخلاط داروها. این ساختارِ نسخۀ خطی منتشرشده در چاپ عکسی است. در چاپ حروفی، ساختار نسخۀ دیگری مبنا قرار گرفته است. بخشها «کتاب» نامیده نشده، و دو بخش ادویۀ مفرده و قراباذین روی هم یک بخش قلمداد شده و پیش ‌از بخش «معالجات» آمده است؛ اما از آنجا که در دورۀ اسلامی رسم بر این بوده است که آثاری از این دست ــ ازجمله الکناش الصغیر ابن‌سِرابیون، القانون فی الطب ابن‌سینا، و ذخیرۀ جرجانی ــ با بخش «قراباذین» به پایان رسند، به نظر می‌رسد که ترتیب و تقسیم‌بندی چاپ عکسی درست‌تر از چاپ حروفی باشد. حاجی خلیفه نیز الاغراض الطبیة را در دو مجلد بزرگ، دارای 26 «مقاله»، و هر مقاله را دارای بابهای بسیار دانسته است (1 / 368)؛ اما ایـن وصف تنها بـا کتاب سوم الاغراض ــ که 26 گفتار دارد ــ همخوانی دارد.
حاجی خلیفه همچنین الاغراض الطبیة را به‌صراحت تلخیصی از ذخیرۀ خوارزمشاهی به شمار آورده است (1 / 369: «ملخصاً من تألیفه الذخیرة الخوارزمشاهیة»، 3 / 330: «ذخیرۀ خوارزمشاهی ... انتخب منه کتاباً وسمّاه اغراض»). برخی نیز، یا به پیروی از او یا با برداشت نادرست از سخنان جرجانی در مقدمۀ خفی علائی و الاغراض الطبیة، کتاب نخست را خلاصۀ بسیار مختصر ذخیرۀ خوارزمشاهی، و الاغراض را خلاصه‌ای دیگر از ذخیره، اما مبسوط‌تر از خفی علائی پنداشته‌اند (مثلاً خانلری، «دو»؛ سعیدی، «چهار»؛ ولایتی، 6؛ قاسملو، 167؛ تاج‌بخش، 8؛ حاجی خلیفه، 3 / 162-163: هنگام یادکرد خفی علائی چنین اشاره‌ای ندارد)؛ اما مقایسۀ میان این 3 کتاب نشان از آن دارد که نه‌تنها از نظر ساختار کلان (تقسیمات اصلی) و ساختار خرد (تقسیمات فرعی هر بخش اصلی)، بلکه در ترتیب ارائۀ مطالب در جزئی‌ترین تقسیمات و حتى در کاربرد واژه‌های فارسی و عربی ــ چه واژه‌های معمول زبان و چه واژگان علمی ــ تفاوتهایی آشکار میان این 3 به چشم می‌خورد. ذخیرۀ خوارزمشاهی 9 کتاب، یک «تتمه» (یا «کتاب») دربارۀ منافع اعضای حیوانات، و افزوده‌ای با عنوان «کتاب قرافاذین» (مجموعاً 11 کتاب) دارد. خفی علائی نخست به دو بخش علمی (نظری) و عملی تقسیم شده است. بخش نخست در دو مقاله («حفظ الصحة» و «تقدمة المعرفة») متناظر با چند گفتار از «بخش نخستین کتاب سوم» و «گفتار چهارم کتاب چهارم» ذخیره است. بخش دوم نیز 7 مقاله دارد. گفتارهای «اول تا چهارم» و «پنجم تا سیزدهم» کتاب نخست الاغراض متناظر با کتاب نخست و دوم ذخیره است. گفتار چهاردهم کتاب نخست الاغراض با عنوان «تقدمة المعرفة» 3 «جزء» دارد که روی هم محتوای گفتارهای اول، دوم و چهارم از کتاب چهارم ذخیرۀ خوارزمشاهی را پوشش می‌دهد؛ اما در ذخیره، فقط عنوان گفتار چهارم «تقدمة المعرفة» آمده است. گفتار پانزدهم از کتاب اول الاغراض (دربارۀ بحران) متناظر با مقالۀ سوم از کتاب چهارم ذخیره است. کتاب دوم الاغراض دربارۀ نگاه‌داشتن تندرستی، متناظر با کتاب سوم ذخیره (و مقالۀ نخست از بخش نخست خفی علائی) است؛ اما در الاغراض، برخی موضوعات ذخیره حذف، و برخی نیز پس‌وپیش یاد شده‌اند.
کتاب سوم الاغراض 26 گفتار دارد. گفتار نخست آن 3 جزء دارد که دو جزء دوم و سوم معادل گفتار نخست کتاب ششم ذخیره است، اما جزء نخستین را جرجانی در اینجا افزوده است. گفتارهای دوم تا بیستم الاغراض نیز، با حذف گفتار نهم کتاب ششم ذخیـره، متناظر بـا گفتارهای دوم تا هشتم، و دهم تا بیست‌ویکم همین کتاب است. گفتارهای بیست‌ویکم الاغراض (دربارۀ تبها)، بیست‌ودوم (آماسها)، بیست‌وسوم (ریشها)، بیست‌وچهارم (دربارۀ آراستگی و پاکیزگی ظاهر تن)، بیست‌وپنجم (درمان زهرها) و بیست‌وششم (مجبری و ردّادی = شکسته‌بندی و جاانداختن مفصلها)، به‌ترتیب با کتاب پنجم، گفتار اول و دوم از کتاب هفتم، گفتار سوم از کتاب هفتم، کتاب هشتم، کتاب نهم و گفتار هفتم از کتاب هفتم ذخیره متناظرند.
کتاب چهارم الاغراض که در 3 جزء به ادویۀ مفرده اختصاص یافته، از نظر دربرداشتن مطالبی که پیش‌تر در ذخیره نیامده، ممتاز است. جرجانی پیش‌تر، در پایان کتاب نهم ذخیره، از خوانندگان به‌سبب یادنکردن ادویۀ مفرده پوزش خواسته بود، اما چندی بعد تتمه‌ای دربارۀ داروهای با منشأ حیوانی به آن افزود که خلاصۀ این افزوده در جزء دوم از کتاب چهارم الاغراض آمده است. امـا سراسر دو جزء اول (غذاهایی که کاربرد دارویی نیز دارد) و سوم (داروهای با منشأ گیاهی و معدنی) از افزوده‌های جرجانی در الاغراض الطبیة به شمار می‌آید. کتاب پنجم الاغراض الطبیة نیز خلاصۀ کتاب قراباذین (آخرین کتاب) ذخیرۀ خوارزمشاهی است.
تفاوت میان ذخیره از یک‌سو و خفی علائی و الاغراض الطبیة از دیگر سو، حتى در میزان کاربرد واژگان فارسی و عربی نیز آشکار است. جرجانی در ذخیرۀ خوارزمشاهی واژگان علمی فارسی بسیاری را به کار برده است، اما در دو کتاب دیگر شماری از این واژگان با معادلهای عربی آنها جایگزین شده‌اند. مثلاً در باب سوم از گفتار نخست از کتاب نخست ذخیره، بارها اصطلاح فارسی «مایهاء چهارگانه» به‌جای اصطلاح رایج «عناصر اربعه» به کار رفته، و فقط برای آگاهی خواننده آمده است: «به تازی ارکان گویند و عناصر نیز گویند»، اما در باب چهارم از گفتار نخست از کتاب نخست الاغراض، فقط اصطلاحات «ارکان» و «چهار رکن» به کار رفته است. در پایان گفتار پنجم از کتاب سوم ذخیره (در تدبیر خواب و بیداری، باب پنجم: اندر شناختن که چگونه باید خفت) آمده است: «و بهتر آن باشد که تا طعام از سر معده فرو نگذرد، نخسبد»، اما همین موضوع در باب هشتم از کتاب دوم الاغراض چنین آمده است: «بهترین وقتی خواب را آن وقت است که طعام از فمّ معده فرو گذشته باشد و در قعر معده افتاده». این عبارت عیناً در باب هشتم از مقالۀ نخست از بخش اول خفی علائی (ص 41) نیز آمده است. در اینجا نیز جرجانی اصطلاح فارسی «سر معده» را کنار گذاشته، و اصطلاح عربی رایج‌تر «فم المعدة» را به کار برده است. به نظر می‌رسد که جرجانی پس‌از آنکه ذخیره را برای رواج بیشتر به عربی ترجمه کرد، در دو کتاب خفی علائی و الاغراض الطبیة شمار کمتری اصطلاح علمی فارسی به کار برده است.
مقایسه‌ای میان کتاب پنجم الاغراض و کتاب دوم کفایة الطب حبیش تفلیسی، معاصر جوان‌تر جرجانی، نشان از آن دارد که تفلیسی بیش از جرجانی به واژگان فارسی دل‌بستگی دارد. حبیش در بخش ادویۀ مفرده، نام فارسی داروها را مبنای ترتیب الفبایی آنها قرار داده است، مانند خون سیاوشان = دم الاخوین، خیار= قثاء، خرخیار= قثاء الحمار، و خیار بادرنگ = قثد، که همگی در حرف «خ» آمده‌اند (ص 293، در چند مورد متن چاپی اشتباه دارد) و آبی = سفرجل، چگندر (چغندر) = سلق، و کنجد = سمسم (ص 271، 287، 338)؛ اما در الاغراض نامهای عربی مدخل‌اند، هرچند در بیشتر موارد، جرجانی بی‌درنگ نام فارسی را نیز یاد می‌کند (مانند سفرجل = آبی، سلق = چغندر، سمسم = کنجد، همگی در حرف «س» و قثد در حرف «ق» جزء اول کتاب پنجم). جرجانی در الاغراض، در مورد دم الاخوین حتى اشاره‌ای به نام فارسی خون سیاوشان ندارد (نک‌ : جزء سوم، ذیل حرف «د»). جرجانی همۀ روغنها را ذیل واژۀ «دهن»، اما تفلیسی در حرف «ر» و به صورت «روغن ... » آورده است (ص 300-302). جرجانی بسیاری از نامهای فارسی را نیز با صورت معرب یاد می‌کند، مانند جلنار، فلفل، دارفلفل و مانند آن؛ اما تفلیسی صورت اصلی آنها را می‌آورد، یعنی گلنار، پلپل و دارپلپل (ص 279، 328). حاجی زین عطار نیز هر چنـد بی‌گمان بـه اندازۀ جرجانی بـه فارسی‌نگاری دل‌بستگی نداشته، گاه مدخل فارسی را بر عربی ترجیح داده، و دومی را به اولی ارجاع داده است (مثلاً ص 157: خیار، ص 339: قثد، ارجاع به خیار).
دوسلان (ص 528، شم‌ 2955) از دست‌نویس کتابی با عنوان التذکرة الاشرفیة فی الصناعة الطبیة در کتابخانۀ ملی پاریس یاد می‌کند که به نام الملک الاشراف ایوبی نوشته شده، و براساس دیباچۀ آن، ترجمۀ «مختصر علائی» است که سید اسماعیل جرجانی برای علاءالدین آلپ‌ارسلان محمد نوشته است. تا جایی که می‌دانیم، جرجانی کتاب بدین نام نداشته است و از این اطلاعات نمی‌توان دریافت که مقصود مترجم از این عنوان الاغراض الطبیة بوده است یا خفی علائی. با توجه به شمار برگها، ابعاد و شمار سطرهای نسخه (104 برگ، 24 در 15 سانتی‌متر و 17 سطری)، باید گفت که این دست‌نویس عربی از یک سو مفصل‌تر از آن است که بتوان آن را ترجمۀ خفی علائی به شمار آورد و از سوی دیگر، گنجاندن ترجمۀ عربی الاغراض الطبیة نیز در آن دشوار، بلکه بعید، می‌نماید (برای مقایسه‌ای تقریبی: دست‌نویسی از الاغراض الطبیة که در چاپ عکسی منتشر شده 357 برگِ 22سطری است). گویا بروکلمان نیز با توجه به همین نکات این روایت عربی را ترجمۀ خلاصۀ الاغراض الطبیة به شمار آورده است (GAL, I / 641;
GAL, S, I / 889 -890
). پس برخلاف پندار نویسندۀ مقالۀ جرجانی در دانشنامۀ جهان اسلام (نک‌ : قاسملو، 168، با استناد به دوسلان و بروکلمان)، از التذکرة الاشرفیة نمی‌توان با عبارت «ترجمۀ عربی الاغراض الطبیة» یاد کرد.
نظامی عروضی در 551 ق، یعنی کمتر از 30 سال پس ‌از نگارش الاغراض الطبیة، هنگام برشمردن شرایط پزشک آورده است: «طبیب ... از علم باید که فصول بقراط و مسائل حنین اسحاق و مرشد محمد زکریاء رازی و شرح نیلی ... به دست آرد و مطالعت همی‌کند، بعد از آنکه بر استادی مشفق خوانده باشد؛ و از کتب وسط ذخیرۀ ثابت قره یا منصوری محمد زکریاء رازی یا هدایۀ ابوبکر اخوینی یا کفایۀ احمد فرج یا اغراض سید اسماعیل جرجانی به استسقاء تمام بر استادی مشفق خواند؛ پس‌، از کتب بسائط یکی به دست آرد، چون ستة عشر جالینوس یا حاوی محمد زکریا یا کامل الصناعة یا صد باب بوسهل مسیحی یا قانون بوعلی سینا یا ذخیرۀ خوارزمشاهی، و به وقت فراغت مطالعه همی‌کند ... و اگرچه این درجه حاصل دارد، باید که از این کتب صغار که استادان مجرب تصنیف کرده‌اند، یکی پیوسته با خویشتن دارد، چون تحفة الملوک محمد بن زکریا و کفایۀ ابن‌مندویۀ اصفهانی و تدارک الخطاء فی التدبیر الطبی ابوعلی و خفی علائی و یادگار سید اسماعیل جرجانی، زیرا که بر حافظه اعتمادی نیست» (ص 70-71). هر چند این گزارش را نمی‌توان دلیلی قاطع بر تدریس الاغراض و دیگر آثار جرجانی در مدارس آن روزگار به شمار آورد، اما دست‌کم می‌توان گفت که آثار فارسی جرجانی در کمتر از 20 سال پس‌از درگذشت وی، دست‌کم در خوارزم و خراسان بزرگ، در کنار آثار سترگ دانشمندان برجسته‌ای چون جالینوس، رازی و ابن‌سینا، جایگاهی ویژه داشته‌اند. بی‌گمان همین آوازه موجب شده است که الاغراض الطبیة و 3 اثر فارسی دیگر جرجانی از انگشت‌شمار آثار فارسی یادشده در عیون الانباء ابن ابی اصیبعه باشد (2 / 34).

مآخذ

ابن ابی اصیبعه، احمد، عیون الانباء، به کوشش آوگوست مولر، قاهره، 1299 ق / 1882 م؛
تاج‌بخش، حسن، مقدمه بر ذخیرۀ خوارزمشاهی (نک‌ : هم‌ ، جرجانی)؛
جرجانی، اسماعیل، الاغراض الطبیة، چ تصویری، به کوشش پرویز ناتل خانلری، تهران، 1345 ش؛
همان، به کوشش حسن تاج‌بخش، 1384 ش؛
همو، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش علی‌اکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1355 ش؛
همو، خفی علائی، به کوشش علی‌اکبر ولایتی و محمود نجم‌آبادی، تهران، 1377 ش؛
حاجی خلیفه، کشف الظنون، به کوشش گوستاو فلوگل، لایپزیگ، 1835- 1858 م؛
حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛
حبیش تفلیسی، کفایة الطب، به کوشش زهرا پارساپور، تهران، 1390 ش؛
خـانلری، پرویز، مقدمه بر الاغراض الطبیة (نک‌ : هم‌ ، جرجانی)؛
سعیدی سیرجانی، علی‌اکبر، مقدمه بر ذخیرۀ خوارزمشاهی (نک‌ : هم‌ ، جرجانی)؛
قاسملو، فرید، «جرجانی، اسماعیل»، دانشنامۀ جهان اسلام، تهران، 1385 ش، ج 10؛
نظامی عروضی، احمد، چهار مقاله، به کوشش محمد قزوینی، لیدن، 1327 ق / 1909 م؛
ولایتی، علی‌اکبر و محمود نجم‌آبادی، مقدمه بر خفی علائی (نک‌ : هم‌ ، جرجانی)؛
نیز:

De Slane ;
GAL;
GAL, S.
یونس کرامتی

اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1558
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست