responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1337

ارثه خشمیثن


نویسنده (ها) :
پرویز رجبی
آخرین بروز رسانی :
شنبه 14 دی 1398
تاریخچه مقاله

اَرْثه خُشْمیثَن [arsa xošmīsan]، یا اَرْدَخُشْمیثَن، یکی از شهرهای خوارزم (اصطخری، 299؛ یاقوت، 1/191؛ یوستی، 39) در کرانۀ جیحون و در یک منزلی کاث، مرکز خوارزم کهن (ابن حوقل، 244). این نامِ مرکب که از ۳ بخش اَرْثه (فضیلت)، خوش، و میثَن (میهن)، به معنی «میهن یا خانمان خوش‌فضیلت»، درست شده است (نک‌ : نولدکه، 154) بایستی باتوجه به ساختش، یکی از کهن‌ترین نامهای آریایی باشد.
ارثه خشمیثن در گزارشهای جغرافی‌دانان اسلامی به صورتهای گوناگون آمده است. از آن میان، رَخُشْمیثَن (مقدسی، 344)، اردخشمیثن (ابن حوقل، همانجا)، خشمیثتن (حدود العالم، 400)،خشمیثن و ‌ارد خشمیثن (اصطخری، 299)، و ارثخشمیثن و رخشمیثن (یاقوت، 1/191).
اصطخری (د 346ق/957م) در ردیف شهرهای خوارزم، تنها به نام این شهر اشاره می‌کند (همانجا) و در گزارش ابن حوقل از دهۀ 30 سدۀ 4ق، تنها به ذکر چند فاصله قناعت می‌شود: از ارثه خشمیثن تا کاث (مرکز خوارزم) یک منزل، تا نوزوار، یک منزل و تا جرجانیه، دو منزل. برخلاف این دو گزارش، یاقوت که در ماه شوال616ق/ 1219م، پیش از حملۀ تاتارها [مغولها] از راه مرو و از طریق جیحون یخ‌زده به این شهر رسیده، و بیش از یک سال در آنجا اقامت گزیده بود، اندکی از سیمای شهر را باز می‌شناساند (همانجا). یاقوت ارثه خشمیثن را از شهرهای خوارزم علیا معرفی می‌کند و فاصله‌اش را تا جرجانیه و شهر خوارزم 3 روز می‌نویسد؛ به گفتۀ او ارثه خشمیثن شهری بزرگ با بازارهایی آباد و همچنین نعمت فراوان بوده است (نک‌ : حدود العالم،همانجا)، با وسعتی به اندازۀ نصیبین عراق، اما آبادتر و پرجمعیت (یاقوت، همانجا). بایستی در طول اقامت یاقوت در ارثه خشمیثن، به سبب سرمای طاقت‌فرسا، بی‌نهایت به او سخت گذشته باشد که شعری ده سطری در ذم این شهر به گزارش خود افزوده است. او می‌گوید هوا آن‌چنان سرد بود که آتش می‌لرزید و خورشید می‌ترسید، در رهگذر آن‌قدر گل بود که فیل تا زانو در آن فرو می‌رفت و او پولدار وارد این شهر شد و مفلس آنجا را ترک گفت. یاقوت در پایان گزارش خود می‌افزاید، ذم شهر به سبب رنجهایی بود که او در این شهر برده بود وگرنه شهر و همچنین مردمش مستحق ستایش‌اند (ص 191-192).
علاوه بر ارثه خشمیثن خوارزم، شهر دیگری در یک منزلی مرو با نام خشمیثن وجود داشته است که خشماهَن، کُشْمیهَن و کشماهَن نیز خوانده می‌شده است.

مآخذ

ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ترجمۀ جعفر شعار، تهران، 1345ش؛
اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛
حدود العالم، به کوشش مینورسکی، کابل، 1342ش؛
مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛
یاقوت، بلدان؛
نیز:

Justi, F., Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963;
Nöldeke, Th., «Ueber îrânische Ortsnamen auf kert und andre Endungen», ZDMG, 1879, vol. XXXIII.

پرویز رجبی

اسم الکتاب : دانشنامه ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 1  صفحة : 1337
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست