responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 3  صفحة : 157

حسن کچل


نویسنده (ها) :
عباس بهارلو
آخرین بروز رسانی :
چهارشنبه 25 دی 1398
تاریخچه مقاله

حَسَنْ‌کَچَل، فیلمی به کارگردانی علی حاتمی که بر اساس افسانه‌های شفاهی و با استفاده از نحوۀ روایت شهر فرنگیهای دوره‌گرد، گفت‌وگوهای آهنگین، تصنیف، بحر طویل و موسیقی ضربی و پاره‌ای از بازیها و سرگرمیهای کودکانه در 1349 ش ساخته شد.
بر اساس داستان فیلم، چهل‌گیس در طلسم دیو گرفتار شده است. مادر حسن‌کچل او را برای کسب تجربه، با تمهیدی زیرکانه، از خانه بیرون می‌کند. حسن در باغ مرموز دیو به چهل‌گیس برمی‌خورد و به او دل می‌بندد. او در حمام با جنِ همزادِ خود، حسین‌کچل نیز آشنا می‌شود که می‌گوید می‌تواند حسن را در ازای گرفتن بقیۀ عمرش، به آرزوهایش برساند. حسن برای به دست آوردن دل چهل‌گیس، آرزوها بر زبان می‌آورد که با کمک همزاد به آنها می‌رسد. عاقبت چهل‌گیس به حسن می‌گوید که برای نجات دادن او باید شیشۀ عمر دیو را بشکند. حسن از سرِ اخلاص و عشق می‌پذیرد که عمرش را به همزاد بدهد تا چهل‌گیس آزاد شود. دیو که فداکاری حسن را می‌بیند، از مقابله با او احتراز می‌کند و با التماس می‌خواهد که حسن شیشۀ عمر او را بشکند تا بدل به میش شود. با شکستن شیشۀ عمر دیو، چهل‌گیس آزاد می‌شود و حسن مادرش را به خواستگاری او می‌فرستد. میان مادر حسن و پدر چهل‌گیس گفت‌وگویی آهنگین صورت می‌گیرد که از صحنه‌های شاخص فیلم‌ است. این گفت‌وگو برگرفته از ترانه‌های شفاهی است که در مراسم عروسی (ه‌ م) و بیشتر در مرحلۀ عروس‌کشون خوانده می‌شود؛ مادر: کره الاغ آوردیم، دخترتونو بردیم؛ پدر: کره‌ الاغ، گُل‌توی باغ، آینه چراغ، مشک و عبیر، تور و حریر، حلقۀ سیر، مرد دلیر، مادر پیر، دوماد فقیر، کماج شیر، فرش حصیر، نون و پنیر ارزونیتون، عروس نمی‌دیم بهتون. عاقبت پدر رضایت می‌دهد، و حسن و چهل‌گیس به وصال هم می‌رسند. همزاد هم از گرفتنِ عمر حسن امتناع می‌کند و با گفتن «بسم‌الله»، غیب می‌شود (نک‌ : حاتمی، مجموعه ... ، 87- 128؛ حیدری، 270؛ بهارلو، فیلم‌شناخت ... ، 301؛ امینی، 110).
حسن‌کچل پس از نمایش ساز و آوازدارِ شهر قصه (به نویسندگی و کارگردانی بیژن مفید)، معروف‌ترین نمایش ایرانی است که بر اساس گفت‌و‌گوهای شعرگونه نوشته شده است. حاتمی با دست‌مایه قراردادنِ مجموعه‌ای از متلها، مثلها، داستانکها و افسانه‌های فولکلوریک، نخستین فیلم موزیکال سینمای ایران را ساخت و از همۀ هنرهای ایرانی مثل نقاشی، موسیقی، رقص و آداب و رسوم مردم، برای بیان موضوع فیلمش، که جلوه‌ای عرفانی هم دارد، استفاده کرد (طالبی‌نژاد، 169).
حسن‌کچل بر اساس تلفیق دو افسانۀ شفاهی «حسن‌کچل» و «چهل‌گیس» شکل گرفته است: مردی بی‌مو دل‌باختۀ دختری زیبا می‌شود که یکی از جلوه‌های زیبایی‌اش موهای خرمن‌گون او ست. این تضاد، خودبه‌خود، به بار تراژیک این عشق می‌افزاید. نمونه‌های زیادی از این عشق سودایی، در داستانهای هزار و یک شب ثبت است (زمانی، 249).
سبب به کارگیری زبان هجایی در فیلم، این بود که حاتمی اعتقاد داشت مردم ما گاهی برای اثبات نظر خود از اشعار کهن شاهد مثال می‌آورند، کاسبان دوره‌گرد برای عرضه و فروش کالا با لحنی آهنگین و باقافیه متاع خود را عرضه می‌کنند، و حتى از دیرباز برای بیان مقاصد اجتماعی و سیاسی، شعارهای قافیه‌دار به کار می‌برده‌اند. یکی از شواهد مثال حاتمی شعری است که مردم در افشای ظل‌السلطان، که شایع شده بود شوهرخواهرش را کشته است، می‌خواندند: «کفشات را گیوه کردی / خواهرت را بیوه کردی»؛ یا در دهۀ 1330 ش در دورۀ قوام‌السطنه، به اعتراض فریاد می‌زدند: «نان و پنیر و پونه / قوام گشنمونه». در نزد حاتمی، استفاده از چنین زبانی در فرهنگ عامه ریشه دارد و به خلق‌وخوی مردم ما مربوط می‌شود (نک‌ : «گذشته ... »، 19).
حاتمی برای آنکه استفاده از زبان آهنگین با منطق فیلم حسن‌کچل جور دربیاید، فیلمش را با یک شهر فرنگیِ (برای آگاهی از شهرفرنگی، نک‌ : ه‌ د، شهرفرنگ) کوچه‌گرد شروع کرده است. به‌زعم او، مشتری وقتی به یک شهرفرنگی می‌رسد، سرش را روی یک دریچه، مثل چشمی دوربین می‌گذارد و تصاویر خیال‌انگیزی را می‌بیند که مدخلی است برای روایت قصۀ فیلم، که تصاویر آن کمابیش منطبق با صحنه‌هایی است که در فیلم وجود دارند (بهارلو، علی ... ، 28- 29).
مرتضى احمدی که سابقه‌ای طولانی در پیش‌پرده‌خوانی (ه‌ م)، در تئاترهای خیابان لاله‌زار تهران داشت، در فیلم حسن‌کچل راوی و شهر فرنگی بود: «شهر فرنگه، خوب تماشا کن، سیاحت داره، از همه رنگه، شهر شهر فرنگه، تو دنیا هزار شهر قشنگه، شهرها رو ببین با گنبد و منار، شهرها رو ببین با برج زنگ‌دار، شهرها رو ببین با مردم موطلا، شهرها رو ببین با مردم چشم سیا، که همه یه‌جور می‌خندن و همه آسون دل می‌بندن» (برگرفته از گفتار فیلم؛ نیز نک‌ : حاتمی، مجموعه، 90).
ویژگی دیگر حسن‌کچل این است که حاتمی در لحظه‌به‌لحظۀ فیلمش، به ثبت انواع بازیهای نمایشی (ه‌ م) مثل جمجمک برگ خزون، حمومک مورچه داره، و عمو زنجیرباف (ه‌ م‌م)، و شعرهای فروشنده‌های دوره‌گرد و رفتار آنها پرداخته که سمنو، شیر و سرشیر، پیاز انباری، حلواشکری، معجون افلاطون، سدر و حنا و کیسه، و لواشک آلو می‌فروشند، از آن دست‌اند (برگرفته از صحنه‌های فیلم؛ نیز نک‌ : حاتمی، همان، 90 -94)؛ گویی هدف او این بوده است که «فرهنگی را پیش از نابودی کامل آن» ثبت کند (بیضایی، 34).
حاتمی همچنین کوشش کرده با استناد به افسانه‌های شفاهی به شکلی تمثیلی، اوضاع سیاسی و اجتماعی دورۀ خود را نمایش دهد. حسن نمایندۀ قشر روشن‌فکر است که فساد و اضمحلال ارزشهای جامعۀ خود را به استهزا می‌گیرد و نشان می‌دهد که چگونه ارزشهایی همچون عشق، شعر، رفاقت و خصایل پهلوانی به مرتبۀ کالاهای قابل خرید و فروش تنزل کرده‌اند.
حاتمی در عین حال برخوردی خلاقانه با افسانه دارد و از چهرۀ دیو، جن، پهلوان (ه‌ م‌ م)، و اشخاص آشنای افسانه‌های سحرآمیز (برای آگاهی از این افسانه‌ها، نک‌ : ه‌ د، افسانه‌)، آشنایی‌زدایی کرده است. به‌عنوان مثال، دیو در فیلم او در اصل میشی بوده که به‌سبب ناسازواری جامعه، به جامۀ دیو درآمده است (رضایی‌راد، 245- 246). تلفیق داستانهای شفاهی با مسائل معاصر اجتماعی، حاتمی را به این نتیجه رسانده بود که این‌گونه داستانها در طول زمان تغییر می‌کنند، و در هر دوره‌ای نکته‌ای به آنها اضافه، یا از آنها کم می‌شود تا به رنگ زمان خود دربیایند، و به همین سبب است که همواره شنیدنی و ماندنی هستند (حاتمی، «گذشته»، 22).
حسن‌کچل به طریقۀ رنگی، در قطع 35میلی‌متری با نقش‌آفرینی پرویز صیاد، کتایون و حسن خیاط‌باشی در 102 دقیقه ساخته شد. تهیه‌کنندۀ آن سازمان سینمایی پیام (به مدیریت علی عباسی) بود. حاتمی در سال ساخت فیلم، در نخستین جشنوارۀ فیلمهای فارسی که توسط وزارت فرهنگ و هنر برگزار شد، به‌عنوان بهترین نویسندۀ فیلم‌نامه برگزیده شد (عصام، 40) و حسن‌کچل در سومین دورۀ جشنوارۀ سینمایی سپاس، عنوان دومین فیلم برگزیدۀ سال را یافت (ششمین ... ، 19).

مآخذ

امینی، احمد، صد فیلم تاریخ سینمای ایران، تهران، 1370 ش؛
بهارلو، عباس، علی‌ حاتمی، تهران، 1379 ش؛
همو، فیلم‌شناخت ایران، تهران، 1384 ش؛
بیضایی، بهرام، «این معلم بی‌استاد»، فیلم، تهران، 1375 ش، شم‌ 197؛
حاتمی، علی، «گذشته و حال (گفت‌وگو)»، سینما 6، تهران، 1355- 1356 ش، شم‌ 28؛
همو، مجموعۀ آثار، تهران، 1376 ش؛
حیدری، غلام، «حسن‌کچل»، معرفی و نقد فیلمهای علی حاتمی، به کوشش همو، تهران، 1375 ش؛
رضایی‌راد، محمد، «کامیابیها و ناکامیهای علی حاتمی»، معرفی ... (نک‌ : هم‌ ، حیدری)؛
زمانی، مهشید، «محبت‌نامه»، معرفی ... (نک‌ : هم‌ ، حیدری)؛
ششمین جشنوارۀ سینمایی سپاس، تهران، 1353 ش؛
صحنه‌ها و گفتار فیلم؛
طالبی‌نژاد، احمد، «سایۀ نیاکان فراموش شده»، معرفی ... (نک‌ : هم‌ ، حیدری)؛
عصام، مهدی، راهنمای فیلمهای برگزیدۀ ایرانی در جشنواره‌های داخلی و خارجی، تهران، 1355 ش.

عباس بهارلو

اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 3  صفحة : 157
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست