responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 2  صفحة : 19

آخوند


نویسنده (ها) :
محمدعلی مولوی
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 28 مهر 1398
تاریخچه مقاله

آخوند، واژه‌ای فارسی به معنی دانشمند، پیشوای دینی و معلم. دربارۀ اشتقاق این كلمه آراء مختلف آورده‌اند: پاوْل هُرن در «اساس اشتقاق فارسی» آن را از پیشوند «آ» + «خواند» (از فعل خواندن) مركب دانسته (ص 3)؛ رَدْلُف «خوند» را در این كلمه، مخفف «خداوند» دانسته، مانند «خاوند» و جزء «خوند» در اسامی میرخوند و خوندمیر (نك‌ : ایرانیكا)؛ محمد قزوینی جزء اول كلمه را مخفف «آقا» گفته (یادداشتها، 1 / 1) و دهخدا نیز آن را مخفف «آغا»، و «خوند» را مخفف «خداوندگار» دانسته است (لغت‌نامه). زكی ولیدی طوغان، محقق ترك در مقاله‌ای كه در اسلام آنسیكلوپدیسی نوشته است این كلمه را تلفظ و تحریفی از آرْخون یا آرگون یونانی، كه عنوان روحانیون مسیحی و رؤسای كلیسای نسطوری بوده و در سرزمینهای آسیایی رواج داشته، دانسته است. هیچ‌یك از این اشتقاقات خالی از اشكالات تاریخی و زبان‌شناسی نیست و هنوز توافق كلی بر سر اصل و ریشۀ این كلمه حاصل نشده است. این كلمه به معنی دانشمند و پیشوای دینی و معلم، در اغلب لهجه‌های تركی وارد شده (افندی، 6؛ ردهاوس، 47) و در اویغوری جدید به صورت «آخنیم» عنوانی است كه در خطاب مؤدبانه به اشخاص داده می‌شود (اسلام آنسیكلوپدیسی). در میان مسلمانان چین نیز به صورت آهونگ به معنی «امام مسجد» به كار می‌رود (دولون، 439).
نخستین مورد كاربرد واژۀ آخوند در ایران، به مثابۀ عنوانی احترام‌آمیز برای روحانیون دانشمند، به دورۀ تیموریان مربوط می‌شود، چنانكه امیر علیشیر نوایی استاد خود مولانا فصیح‌الدین نظامی (د 919ق / 1513م) را به سبب دانش گسترده‌اش در علوم معقول و منقول و ریاضیات، آخوند خطاب می‌كرده است (خواندمیر، 4 / 352، 353). چنین می‌نماید كه در سراسر دوران صفویه حرمت این كلمه حفظ شده و جز بر مردمان بسیار دانشمند اطلاق نگردیده است. در این دوره تنی چند از بزرگان فلسفه، ازجمله ملاصدرا (د 1050ق / 1640م) و ملانصرالله همدانی (د 1042ق / 1632م)، آخوند نامیده شده‌اند. در عصر قاجار كاربرد این كلمه گسترش بیش‌تری یافت و شامل مدرسان مكتب‌خانه‌ها نیز گردید. با اینهمه این كلمه در میان دانشمندان آن روزگار هنوز جایگاهی والا داشت و مثلاً كاظم خراسانی (د 1329ق / 1911م)، مشهورترین فقیه و مدرس پایان دورۀ قاجار، آخوند نامیده می‌شد، اما ظاهراً در این دورانها عنوان آخوند برای ساداتِ علما به كار نمی‌رفته است. در دوران حكومت پهلوی كاربرد این واژه بسیار گسترده‌تر شد و سیاست دستگاه حاكم نیز برآن بود كه از حرمت آن كاسته شود و حتى مورد استعمال استهزاءآمیز پیدا كند. اكنون این كلمه به گونۀ عام به معنای پیشوای دینی به كار می‌رود.

مآخذ

اسلام آنسیكلوپدیسی؛
افندی، سلیمان، لغت جغتای و تركی عثمانی، استانبول، 1298ق؛
خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، خیام، 1362ش؛
لغت‌نامۀ دهخدا؛
قزوینی، محمد، یادداشتها، به كوشش ایرج افشار، دانشگاه تهران، 1337ش؛
نیز:

d’Ollone, Recherches sur les musulmans chinois, Paris, 1911;
Horn, Paul, Grundriss der Neupersischen Etymologie, Straesburg, 1893;
Radloff, W., Versuch eines Wörterbuches der Türkdialecte, st. petersburg, 1889;
Redhouse, Turkish and English Lexicon, Constantipole, 1890.

محمدعلی مولوی

اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 2  صفحة : 19
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست