responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 2  صفحة : 171

بقال بازی


نویسنده (ها) :
محمد کریمی زنجانی اصل
آخرین بروز رسانی :
یکشنبه 8 دی 1398
تاریخچه مقاله

بَقّالْ‌بازی، از جمله نمایشهای شاد سنتی ایرانی و مشهورترین نمایش «مضحکه و تقلید» که ریشۀ آن را در بازیهای نمایشی عامیانه و دلقکهای درباری از روزگار ساسانی، بـه‌ویژه در مراسم آیینی مانند بر‌نشستن کوسه (نک‌ : ه‌ د، کوسه بر‌نشین) و میر نوروزی (ه‌ م)، و رقصهایی که در عهد صفوی، توسط پوست‌بزپوشان اجرا می‌شد (غفاری، 362-364)، می‌توان بازجست.
این نمایشنامه نیز مانند دیگر انواع «تقلید»، متن مکتوب و ثبت‌شده‌ای نداشته، و در صورت کلی خود ترکیبی بوده است از نوعی هنر قرار‌دادی و اختیاری (رضوانی، 111) که صرفاً براساس طرح کلی داستانی استوار بود که سرپرست نمایش معلوم می‌کرد و هنر‌مندان بر اساس این طرح، قرار‌هایی با هم می‌گذاشتند و به ذوق و ابتکار خود، بداهه‌گویی می‌کردند (همو، 109) و در نهایت، خوشامد تماشاچیان و تطبیق با مذاق آنان را در نظر داشتند (همو، 114) و از این نظر به «کمدیا دل‌آرته» می‌مانست.
برخی از محققان، بقال‌بازی را به عنوان آخرین اصطلاح برای کمدی ایرانی (مؤمنی، 25) و نوع بسیار ابتدایی و ناپخته‌ای از «تقلید ایرانی» می‌دانند که گاهی به صورت صامت (پانتومیم) اجرا می‌شده است (رضوانی، 113).
بقال‌بازی به جهت بر‌خورداری از برخی ویژگیها از دیگر انواع نمایشهای شاد مردمی در ایران بیشتر مورد توجه بوده است. این نمایشنامه، به ویژه در عهد قاجار، معمولاً در قهوه‌خانه‌ها و نیز در مراسم شادمانی خصوصی، مانند عروسیها، جشن تولد و ختنه‌سوران اجرا می‌شد ( ایرانیکا، 729 / III).
در بیشتر بقال‌بازیها، شخصیتهای اصلی عبارت بودند از یک بقال خسیس و ثروتمند، و نوکر تنبل و فراموشکار او که بیشتر تمایل داشت امور محوله را بر خلاف دستور اربابش انجام دهد تا بدین سان موقعیتهای خنده‌آوری را خلق کند (بیضایی، 160-161). این نوکر معمولاً هنر‌پیشۀ سیاه‌چرده‌ای بود که «سیاه» یا «نوروز» خوانده می‌شد و با حرکات و اداهای شیرین از مردم و امور روزمره به شکل مضحکی صحبت می‌کرد تا مخاطبِ خود را بخنداند.
در شکل دیگر بقال‌بازی، شخصیتها عبارت بودند از ماست‌فروش و مرد آسمان‌جُل و بی‌پولی که در هر صحنه تغییر لباس می‌داد و لهجه عوض می‌کرد و با تظاهر به خرید ماست، بقال را فریب می‌داد و در واقع هر بار ماست را می‌دزدید. به فرجام نیز، پس از آگاه‌شدن ماست‌فروش از نیرنگ او و تلاش برای گرفتن وی، ته‌ماندۀ ماست بر سر و صورت ماست‌فروش می‌ریخت. به گزارش برخی از مسافران اروپایی، این نوع بقال‌بازی در 1227ق / 1812م در ایران متداول بوده است و آن را از ایوان یک خانه نظاره کرده‌اند (نک‌ : رضوانی، 114).
گفتنی است که این بازی تا چند دهه پیش، هنوز در برخی نواحی و شهر‌های ایران متداول بود؛ چنان‌که در اراک از روز دهم بهمن که برابر است با جشن سدۀ ایرانی، عده‌ای به نام «رِشکی» (= رش به معنای سیاه، نک‌ : لغت‌نامه ... ، ذیل واژه) و «ماسّی» (= ماست فروش) با پیراهن و شلوار قرمز به راه می‌افتادند و با دایره‌زنگی آواز می‌خواندند و رقصان به در خانه‌های مردم می‌رفتند و آمدن نوروز را مژده می‌دادند و در ازای آن پول یا شیرینی یا خوراکی دریافت می‌کردند (نک‌ : انجوی، 107-112). این مراسم در واقع ترکیبی است از بقال‌بازی در قالب ماست‌فروش و مرد آسمان‌جُل به همراه جنبۀ آوازی و رقصی «تقلید» که از دورۀ صفوی به تدریج از آن جدا شد (قس: بیضایی، 159، 187) و پیوند آن با جشن سده (ه‌ م) قابل بررسی است.
گوبینو که میان سالهای 1271-1280 ق / 1855-1863 م در ایران بوده است، هر چند که بقال‌بازی را یک مسخره‌بازی مبتذل یا «نمایش ولگرد‌ها» می‌خواند و عمداً از آن به «کمدی» یاد نمی‌کند، اما از شباهتش به کمدیهای متنوع گلدونی سخن می‌گوید (ص 404؛ نیز نک‌ : ایرانیکا، III / 730).
حسین خان تحویلدار اصفهانی در 1294 ق / 1255 ش در کتاب جغرافیای اصفهان (ص 86-87) در توصیف لوطیهای سَرِ خوانچۀ استاد بقال، ضمن یادکرد تقلید‌چیها و ستایش از تأثیر اجتماعی و صفات خصوصی و پرهیزکاری آنها، بقال‌بازی را از جملۀ امور مفید در سیاست مُدُن بر‌می‌شمرد و می‌گوید که چنین نمایشهایی در اصل برنهادۀ اهل حکمت‌اند و به رغم آنکه سرگرم‌کننده به نظر می‌رسند، اما در واقع حاوی اشارات ارزشمندی از قواعد رفتار اجتماعی‌اند و نوعی راهنمای اخلاقی به شمار می‌آیند. به نظر او بقال‌بازی نیز مانند دیگر مطایبه‌ها فرصتی است برای جبران بی‌عدالتی؛ چنان‌که تظلم‌خواهی این گروه مقلدان از دست نا‌اهلان روزگار به هنگام سفر «موکب همایونی شاهنشاه غفران‌پناه» (= محمد شاه، قس: ایرانیکا، همانجا، که بر اساس متن فارس‌نامۀ ناصری، شاهنشاه غفران‌پناه را فتحعلی شاه و تاریخ سفر را شعبان 1240 می‌داند) به اصفهان را برای نمونه نقل می‌کند.
به نوشتۀ تحویلدار، به هنگام «تشریف‌فرمایی ... موکب همایونی» در اصفهان، سربازان و مستخدمان و وابستگان دربار رفتار ظالمانه‌ای در قبال مردم در پیش می‌گیرند و هیچ‌کس را جرئت تظلم‌خواهی و یارای سخن گفتن از این وقایع با شاه نبوده است تا آنکه به عاقبت «تدبیر شفاعت به دست تقلید این جماعت» می‌افتد و هنگامی که برای تفریح شاه بساط بقال‌بازی را می‌گسترانند، در قالب بازی، رنج مردم از ستمکاران دستگاه شاهی را آشکار می‌کنند و شاه به صرافت می‌افتد و داد مظلومان را می‌ستاند (ص 87).
به نوشتۀ همو، بازیگران بقال‌بازی معمولاً افرادی پرهیزکار و «با این کسب و کار، غالب عَری و بری از معاصی ... و مراقب آداب شریعت» بودند و بدیهه‌گوییهای ایشان نوشتنی بوده (همانجا)، هرچند که او هیچ‌یک را ثبت نکرده است (قس: بیضایی، 168). تحویلدار از شمار اندک این مقلدان در روزگار خود و از پراکندگی آنها در تهران و چند شهر دیگر یاد می‌کند (همانجا).
در عهد ناصر‌الدین شاه (سل‌ 1264-1313 ق) چند تقلید‌چی و دلقک درباری ماهر، ازجمله کریم شیره‌ای (ه‌ م)، عهده‌دار برگزاری چنین نمایشنامه‌هایی در دربار بودند که هم اکنون نوشته‌های مختلفی از متن یکی از آنها با عنوان بقال‌بازی در حضور را در اختیار داریم (نک‌ : دنبالۀ مقاله).
ازجملۀ دیگر تقلید‌چیهای مشهور دوران ناصری، اسماعیل بزاز است (مستوفی، 1 / 485-486) که در بقال‌بازی، شخصیتهای سنتی آن را به شخصیتهای دیگری مثل پزشک دربار، سرهنگ مجبوری (اعتماد‌السلطنه، 624) و حتى رئیس‌پلیس تهران تغییر داد که این آخری در 1300 ق با عصبانیت، بازیگران او را کتک زد. به هر حال، بازیگران پس از تنبیه تلافی کردند و شاه را از ماجرا آگاه نمودند و گویا داد خویش ستاندند (همو، 231). اسماعیل بزاز در 1310 ق از این کار کناره‌گیری کرد و به شغل بزازی خود پرداخت (همو، 836؛ بکتاش، 37).
رضوانی (ص 112-114) از اجرای بقال‌بازی در ایران و قفقاز در دهۀ 1920 م گزارش می‌دهد. در آذربایجان این نمایش، «بقال اویونو» نامیده می‌شده، و یکی از شخصیتهای آن یک چماق به کار می‌برده است که به چوب آرلکچینو می‌مانسته است که در «کمدیا دل‌آرته» برای زدن مردم به کار می‌رود ( ایرانیکا، III / 730). رضوانی از نمایشی به نام «نوروزعلی» یاد می‌کند که در 1302 ش / 1923 م در استر‌اباد اجرا می‌شده، و در آن شخصیتی به این نام به جای خدمتکار بقال ایفای نقش می‌نموده است (ص 112).
تنها متنی که اکنون از یکی از بقال‌بازیها در اختیار داریم، نمایشنامه‌ای است با عنوان بقال‌بازی در حضور که نخستین بار در یکی از سالگرد‌های تولد ناصر‌الدین شاه در 6 صفر توسط کریم شیره‌ای و گروهش در کاخ گلستان اجرا شده است و با توجه به یادکرد میرزا آقا تبریزی (ص 222)، باید گفت که نخستین اجرای آن پیش از 1288 ق اتفاق افتاده است (نک‌ : مؤمنی، 26، حاشیۀ 51). این متن با وارد کردن چاشنیهایی، از رجال و درباریان و وضع و حال روز انتقاد می‌کند (آرین‌پور، 1 / 326؛ گوران، 80؛ غفاری، 374) و به نامهای دیگری مانند شرحی از بدبختی اهالی ایران، نوروزعلی، و تیاتر یا کتاب کریم شیره‌ای نیز شهرت دارد، هر چند که به نظر رضوانی (ص 113)، نوروزعلی یکی از انواع بقال‌بازیها ست و با بقال‌بازی در حضور متفاوت بوده است.
از این نمایشنامه متنی بر جای مانده است که در تاریخ نمایشنامه‌نویسی ایران اهمیت فراوانی دارد و تاریخ تحریر نوشتۀ اول آن میان سالهای 1288-1290 ق، و تاریخ نگارش متن نهایی با برخی افزوده‌ها در 1299 ق بوده است (ملک‌پور، 1 / 295-297؛ قس: سعد‌وندیان، 40-41، که تاریخ نگارش را 1289 ق می‌داند). نسخه‌های شناخته‌شدۀ آن اینها ست: 1. نسخۀ امیر معز که سالها پیش به آمریکا منتقل شده است؛ 2. نسخۀ کتابخانۀ ملی تبریز به تاریخ 12 ربیع‌الاول 1315 (رقوم اولی) و 14 ربیع‌الاول 1322 (رقوم ثانی) در 13 + 41 صفحه؛ 3. نسخۀ بنیاد خاورشناسی فرهنگستان تفلیس (شم‌ P. K. 140 / 173) در 30 برگ، نوشتۀ 18 رجب 1315 ق / 13 دسامبر 1897 م (دانش‌پژوه، 189؛ نوربخش، 377).
نخستین‌بار در 1317 ش سید علی نصر، استاد هنرستان هنرپیشگی از این نمایشنامه یاد کرد (جنتی عطایی، بنیاد ... ، 28) و متن ناقص آن را بار اول علی‌اصغر امیر معز در شمارۀ 18 مجلۀ هولیوود در 1323 ش منتشر کرد و 10 سال بعد همین متن ناقص در کتاب بنیاد نمایش در ایران تألیف جنتی عطایی و در 1346 ش در کتاب کریم شیره‌ای دلقک مشهور ... اثر حسین نوربخش نقل شد تا سرانجام متن کامل در 1357 ش در تهران در 5 مجلس به کوشش باقر مؤمنی براساس نسخه‌های کتابخانۀ ملی تبریز و نسخۀ کتابخانۀ تفلیس در اختیار همگان قرارگرفت. متن امیر معز نیز در 1367 ش با مقدمۀ جلال متینی در مجلۀ ایران‌نامه (ص 299-316، س 7) در 4 مجلس منتشر شد. سیروس سعد‌وندیان نیز بر اساس 3 نسخۀ موجود متن انتقادی را در فصلنامۀ تئاتر (شم‌ 11-12) در 1369ش (ص 51-87) منتشر کرد.
نویسندۀ این اثر که آن را مهم‌ترین نمایشنامۀ دوران خود نیز خوانده‌اند (جنتی عطایی، «نگاهی ... »، 48- 49)، معلوم نیست و کوششهای محققان در این باره از حدس فراتر نمی‌رود.
علیرضا امیر معز عنوان نمایشنامه را «دوشاب‌الملک» و گرد‌آوردۀ میرزا محمد خان سعید لشکر ذکر می‌کند که با توجه به تولد سعید لشکر در 1309 ق بعید می‌نماید که او نویسندۀ نمایشنامه باشد. به نظر همو این اثر شاید نوشتۀ امین‌الدولۀ کاشی باشد که البته سندی برای آن نمی‌توان یافت (نک‌ : متینی، 288- 289).
مایل بکتاش آن را نوشتۀ میرزا آقا تبریزی می‌داند که امروزه با توجه به دلایلی مانند تناقض موجود در آثار نمایشی میرزا آقا تبریزی و این نمایشنامه، این نظر رد شده است (نک‌ : ملک‌پور، 1 / 281-286؛ سعد‌و‌ندیان، 21-31).
برخی با مقایسۀ مضامین نمایشنامه با کتاب خوابنامۀ (خلسۀ) اعتماد‌السلطنه (آرین‌پور، 1 / 327)، و به استناد انتقاد از میرزا حسین خان سپهسالار به عنوان «صدر اعظم دلاک‌زاده» و با توجه به دشمنی میان سپهسالار و اعتماد‌السلطنه، محمد حسن خان را نویسندۀ این اثر (متینی، 290) یا ثبت‌کنندۀ آن می‌دانند (ملک‌پور، 1 / 290). با این حال باید در نظر داشت که ممکن نیست اعتماد‌السلطنه‌ای که در روزنامۀ خاطرات خود از کریم شیره‌ای با لحنی خشم‌آلود سخن می‌گوید و از او ابراز کراهت می‌کند، نمایش او را ثبت کرده باشد. افزون بر این، در این نمایشنامه، به تقلید از نهاد‌های اروپایی در ایران به شدت حمله شده است که با آنچه در روزنامۀ خاطرات (ص 163) در طرف‌داری از چنین نهاد‌هایی آمده است، همخوانی ندارد و حتى گفتنی است که از مقایسۀ متن آن با کتاب خلسۀ اعتماد‌السلطنه بر‌می‌آید که این دو نوشته در استواری و زیبایی کلام با یکدیگر اختلاف کلی دارند و هم‌سطح نیستند (رادی، 224؛ قس: سعد‌وندیان، 43).
عده‌ای مصنف را ناشناس، و تاریخ نگارش آن را کمی پیش از آثار نمایشی ملکم خان یا هم‌زمان با آنها می‌دانند (جنتی عطایی، بنیاد، 28- 29). اما اکنون می‌دانیم که نمایشنامه‌های منسوب به ملکم خان، نوشتۀ میرزا آقا تبریزی‌اند (ملک‌پور، 1 / 194) و اصولاً نگارش چنین متنی با مذاق ترش و بغض‌دار و اهل هجو ملکم خان نمی‌خوانده است (رادی، همانجا). از سوی دیگر، با توجه به تصریح نسخۀ کتابخانۀ ملی تبریز بر تاریخ نگارش نمایشنامه در جمادی‌الاول 1310، و نیز با توجه به تاریخ نسخۀ امیر معز از 1311 ق، نظری بی‌وجه می‌نماید (مؤمنی، 39-40؛ متینی، 297).
به هر حال اینکه نویسندۀ این اثر تاکنون ناشناس مانده است، گواه روشنی است بر اینکه دانشوری از عهد ناصری، به رغم پنهان کردن نام خود از ترس مجازات، نقش و عنوان انتقاد‌گر سیاسی بی‌پروا و همچنین بیان‌کنندۀ تقلید به شیوۀ تئاتر‌ فرنگی را در خور شأن کریم شیره‌ای می‌دانسته است (مؤمنی، 37، 39). آنچه بر این مدعا مهر صحت می‌نهد، پیدا شدن متن فرسوده‌ای با عنوان مجلس نایب کریم در جریان نوسازی محلۀ پامنار قدیم (در 1375 ش) است که نسخۀ دیگری است از بقال‌بازی در حضور و از نظر ادبی بر نسخه‌های دیگر برتری دارد، هر‌چند که جای برخی شخصیتها مثل ریشکی (رشکی) در آن خالی است (رادی، 223). این متن از بقال‌بازی در حضور گزنده‌تر است و با هوشمندی، اما با لطف بیان بر شاه می‌تازد (همو، 224) و برخلاف نسخۀ بقال‌بازی در حضور که بدون تصریح بر نام کسی، بیشتر به غایبان صحنۀ قدرت، یعنی رجال بی‌وجاهت دربار از جمله میرزا حسین خان سپهسالار و آقا علی امین ـ حضور می‌تازد و قبح اعمال ایشان را شرح می‌دهد و تمام روایت به صیغۀ سوم شخص است، مجلس نایب کریم از ترکیب طبایع متضاد بهره می‌گیرد و جاذبه‌ای دراماتیک ایجاد می‌کند (همو، 225). نویسندۀ این متن نویافته، در لفاف لودگی، نیشهایی به اعتماد‌السلطنه می‌زند، چنان‌که او آزرده‌خاطر و متأذی مجلس شاهی را ترک می‌کند (همو، 229).
بیضایی (ص 166، نیز حاشیۀ 1 و 2) متن باز‌مانده از بقال‌بازی در حضور را یگانه ثبت یک بازی فی‌البداهه می‌داند که ثبت‌کننده به عنوان شاهد دستور تدارک جشن مولود و آگاه از نارضایی تدارک‌بینندگان جشن، آنها را هم به ذوق خود به صورت گفت‌وگوی نمایشی در‌آورده، و در یک مجلس در مقدمه آورده است که اصلاً وجه نمایشی ندارد و از صحنه‌های بقال‌بازی تفکیک‌پذیر است؛ همچنان که این مسئله را در یکی‌دو قطعۀ کوچک دیگر هم شاهدیم که در آنها عکس‌العملها و تحسینهای شاه حین دیدن نمایش گزارش می‌شود (برای نقد این نظر، نک‌ : مؤمنی، 39). گفتنی است که مجلس نایب کریم نیز چنین وضعیتی دارد و گویا در آغاز طرح خامی داشته است و به تدریج با کنایه و تعریض و مزه‌های کریم شیره‌ای و همکارانش در جشنهای سالانه و مجالس مولودی به نکته‌های مناسب و شیرین‌کاریهای فی‌البداهه می‌رسد و از دل اجرا‌های پیاپی به نسخۀ کنونی راه می‌یابد (رادی، 225-226).
بقال‌بازی در حضور نخستین‌بار در شب عید نوروز، مصادف با سالگرد تولد ناصر‌الدین شاه در قصر سلطنتی نمایش داده شد (نور‌بخش، 44) و عکسهایی از اجرای آن در دست است؛ هر‌چند که به نظر برخی از محققان، با توجه به مضامین انتقادی آن، نمایشنامه در حضور شاه غیر‌قابل اجرا بوده است و علت ناشناخته ماندن مؤلف آن هم ترس از مجازات بیان چنین انتقاد‌هایی است (مؤمنی، 40).
ثبت‌کنندۀ ناشناس، در آغاز نمایش تصویر جالبی در اختیار ما نهاده است که برای تحلیل شیوۀ سنتی گریم بازیگران و صحنه‌آرایی، راهنمای خوبی است ( تیاتر ... ، 63). وی در ادامه نیز صحنه‌های اصلی را طوری توصیف کرده است که افزون بر آشکار کردن سبک این بازی، از آزادی بیان و صراحتی خبر می‌دهد که مسخرگی سپر آن بوده است (بیضایی، 166-167).
چنان‌که از متن موجود برمی‌آید، پس از پایان مجلس سوم، کریم شیره‌ای از شاه لقب «دوشاب‌الملک» می‌گیرد ( تیاتر، 78).
بقال‌بازی در حضور را به رغم همۀ نا‌پختگیها و عدم مهارتها (قس: رادی، 226)، نشانۀ مرحلۀ انتقال از «تقلید ایرانی» به «کمدی فرنگی» دانسته‌اند (مؤمنی، 43). با این حال، نویسندگان منتقد روزگار قاجار مانند میرزا آقا تبریزی (ص 222) که به طورکلی نسبت به بذله‌گویان و مسخرگان نظر خوشی نداشته‌اند (برای نمونه، نک‌ : زین‌العابدین، 273-275)، از این نمایشنامه انتقاد کرده‌اند. گفتنی است که بقال‌بازی در محاورات فارسی هم به عنوان یک اصطلاح به کار می‌رود و «بقال‌بازی در‌آوردن» به معنی جار و جنجال به راه انداختن است.

مآخذ

آرین‌پور، یحیى، از صبا تا نیما، تهران، 1357 ش؛
اعتمادالسلطنه، محمد حسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1377 ش؛
انجوی شیرازی، ابو‌القاسم، جشنها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، 1379 ش؛
بکتاش، مایل، «بقال‌بازی دوشاب‌الملک، تیاتر کریم شیره‌ای»، فصلنامۀ تئاتر، تهران، 1369 ش، شم‌ 11-12؛
بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1379 ش؛
تبریزی، میرزا آقا، پنج نمایشنامه، به کوشش ح. صدیق، تهران، 1356 ش؛
تحویلدار، حسین، جغرافیای اصفهان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، 1342 ش؛
تیاتر کریم شیره‌ای، با مقدمه و حواشی باقر مؤمنی، تهران، 1357ش؛
جنتی عطایی، ابو‌القاسم، بنیاد نمایش در ایران، تهران، 1333 ش؛
همو، «نگاهی به دراماتوژی در ایران»، پیام نـویـن، تهران، 1340 ش، س 3، شم‌ 10؛
دانش‌پژوه، محمد‌تقی، نسخـه‌های خطـی در کتـابخانه‌های اتحاد جماهیر شوروی، تهران، 1351ش، دفتر هشتم؛
رادی، اکبر، «مجلس نایب کریم»، کلک، تهران، 1375ش، شم‌ 76-79؛
زین‌العابدین مراغه‌ای، سیاحت‌نامۀ ابراهیم بیک، به کوشش باقر مؤمنی، تهران، 1375ش؛
سعدوندیان، سیروس، «بقال‌بازی دوشاب‌الملک، تیاتر کریم شیره‌ای»، فصلنامۀ تئاتر، تهران، 1369ش، شم‌ 11-12؛
گوران، هیوا، کوششهای نافرجام (سیری در صد سال تئاتر ایران)، تهران، 1360ش؛
لغت‌نامۀ دهخدا؛
متینی، جلال، «نمایشنامۀ بقال‌بازی در حضور»، ایران‌نامه، تهران، 1367ش، س 7؛
ملک‌پور، جمشید، ادبیات نمایشی در ایران، تهران، 1363ش؛
مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1324ش؛
مؤمنی، باقر، مقدمه و حواشی بر تیاتر کریم شیره‌ای (هم‌ )؛
نوربخش، حسین، کریم شیره‌ای دلقک مشهور دربار ناصر‌الدین شاه، تهران، 1378ش؛
نیز:

Gaffary, F., «Evolution of Rituals and Theatre in Iran», Iranian Studies, Boston, 1984, vol. XVIII, no. 4;
Gobineau, J. A., Religions et philiosophies dans l’Asie Centrale, Paris, 1865;
Iranica ;
Rezvani, M., Le Théâter et la danse en Iran, Paris, 1962
.

محمد کریمی زنجانی اصل

اسم الکتاب : دانشنامه فرهنگ مردم ایران المؤلف : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    الجزء : 2  صفحة : 171
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست