قوى‌ترين نقدها را انديشمند بزرگ، فيلسوف معاصر علامه طباطبايى در روش رئاليسم، و نيز استاد گران‌قدر علامه فيلسوف شهيد مطهرى در پاورقى‌هاى روش رئاليسم، و نيز در فلسفه تاريخ و جامعه و تاريخ؛ نيز استاد شهيد صدر در فلسفتنا و اقتصادنا، و فلاسفه و اساتيد دانشمند ديگر؛ نظير: استاد علامه مصباح و علامه مكارم شيرازى و ديگر انديشمندان بزرگ معاصر در نوشته‌هاى فلسفى و كلامى خويش بيان و تقرير نموده‌اند. در اين نوشتار كه هدف آن تبيين فقه سياسى است پرداختن تفصيلى به اين مقوله‌ها جاى ندارد؛ لكن به منظور ايجاد زمينه منطقى و ذهنى مناسب، جهت پرداختن به جهان‌بينى سياسى اسلامى، اشاره‌اى گذرا به نقد پايه‌هاى سه‌گانه جهان‌بينى سياسى ماترياليسم ديالكتيك لازم است.

نقد جهان‌بينى سياسى ماترياليسم ديالكتيك‌

همان‌گونه كه اشاره شد، جهان‌بينى سياسى ماترياليسم ديالكتيك، بر سه پآيه اصلى مبتنى است كه در اينجا به طور مختصر و گذرا به بيان برخى از اشكالات عمده هريك از اين سه پآيه اصلى مى‌پردازيم.

پآيه يكم: جهان‌بينى عمومى مادّى (ماترياليسم)

هيچ قضيه و گزاره فلسفى يا علمى ثابت و قطعى، به انداز گزاره «اين جهان خداوندگارى حكيم و توانا دارد» از دلايل و براهين قطعى و متنوع و روشن و با روش‌هاى فلسفى، عقلى و علمى تجربى- مستند به استقراء- برخوردار نيست؛ به گونهاى كه تشكيك در اين قضيه شِبه بديهى، به مثابه تشكيك در همه قضايا و گزارههاى علمى و فلسفى است.

تفصيل و تبيين اين مطلب را ميتوان در كتاب‌هايى كه در اين خصوص تدوين شده يافت؛ به‌ويژه در جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئاليسم علامه طباطبايى و علامه‌