حَكَمَ:
در اصل به معناى: مَنَع است، در آنجا كه منع براى اصلاح باشد.
از
مجموع كلمات اهل لغت درباره واژه حكم و حكومت، چنين بر مىآيد كه در معناى اين
واژه، مفهوم بازدارندگى از ظلم و تجاوز و نيز فيصلهدادن به اختلاف نهفته است.
در
اصطلاح علوم سياسى، واژه حكومت به معناى قوه اجرايى نهاد دولت بهكار مىرود و
نهاد دولت، به معناى قدرت سياسى برخوردار از اراده برتر و برقراركننده نظم اجتماعى
و حامى مصالح و منافع عمومى كشور و ملّت است. بر اين اساس، نهاد دولت، شامل چهار
ركن اصلى است كه عبارتاند از: حكومت، حاكميّت، ملّت و سرزمين.
در
دانشنامه سياسى، در تعريف مفهوم دولت چنين آمده است:
[1] . ابن منظور، لسان العرب، ج 12، ص 14، ذيل واژه«
حكم».
[2] . أبوالقاسم الحسين بن محمد راغب اصفهانى،
المفردات، ص 24، ذيل واژه« حكم».
اسم الکتاب : فقه نظام سياسى اسلام المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 58