كند و نيروى خارجى كه حركتشان را متوقف سازد، اين امر باعث شده بود تا اين حكام مستبد رعاياى خود را مورد چپاول و يغما قرار دهند و حقوق آن‌ها را سلب كنند و آن چنان در غرايز و طبيعت ايشان دخل و تصرف كنند و فطرت انسانى آن‌ها را تغيير دهند كه خوب و بد و سود و زيان خود را كمتر تشخيص مى‌دادند. واى بسا ديگر خود را نيز با همه نيروهاى مقدس و قدرت كامل و سلطه مطلق بر جهان طبيعت و عقل فعالى كه بسيط و مركب را در اختيار دارد و تمامى جانوران و گياهان فرمان‌بردارى بى‌چون و چراى او مى‌كنند، نشناسند. ديرپايى دست و پا زدن در خرافات است كه بينش و بصيرت را از ميان مى‌برد و به نابودى كامل و بى‌خبرى تباه‌آلود مى‌انجامد و انسان را به مرتبه حيوانيت ساقط مى‌كند و نسل‌هاى متوالى كه با دانش‌هاى حقيقى كه حقيقت انسان را عيان مى‌كنند و با وظايف و آن چه را در زندگى بايد انجام دهد آشنايش مى‌سازند و علل و عوامل ناكارآمدى و اختلال در ساختار اجتماعى را برايش توضيح مى‌دهند و او را قادر مى‌سازند كه اين علل و عوامل را برطرف سازد، از در مخالفت درآمده‌اند و همواره سعى كرده‌اند تا نور دانش را با گفته‌ها و نظريات نابخردانه‌اى كه از پدران به ارث برده‌اند، خاموش سازند و كتاب‌ها و آثار علمى را نابود كنند و