اسلامى دميده شد و آن را خيزش تازه‌اى بخشيد و هويت اسلامى و احساس قدرت و عزت و نيز اعتماد به نفس و به دين و به شكوه و عظمت و كرامت خويش را به آن بازگرداند.

2. تربيت جماعتى مؤمن مقاوم و مردمى كه عقيده و رفتار اسلامى را نمايندگى كند و در راه خدا به جهاد بپردازد و از هيچ سرزنش و نيشى، هراسى به خود راه ندهد. اين مردم دست پرورده امام بودند كه در برابر توفان‌هايى كه انقلاب، ارزش‌هاى آن و نيز نظام اسلامى و نهادها و منافع آن را تهديد كرد، ايستادگى كردند. اگر مقاومت و جان‌فشانى اين امت مؤمن و پاك‌نهاد نبود، چه بسا چيزى از اصل انقلاب و هدف‌هاى آن باقى نمانده بود. اين پايگاه مردمى و مقاوم، همواره تضمين نيرومندى براى تداوم انقلاب و ايستادگى نظام در برابر توطئه‌ها و مشكلات گوناگون بوده است.

3. مهر بطلان زدن بر افسانه جدايى دين و دولت يا دين و سياست و استدلال نظرى و عملى در مورد جدايى ناپذيرى آن‌ها از نظر اسلام و حتى از منظر عقل بشرى و اثبات اين‌كه محال است كه بتوان بر كنار از دين و بدون بهره‌مندى از نظر خداوندى، عدالت اجتماعى را برقرار ساخت.

4. احياى انديشه وحدت اسلامى و فراهم ساختن زمينه‌هاى سياسى و اجتماعى براى آن و نيز تحقق عملى چنين وحدتى در چندين عرصه داخلى و ايجاد زمينه خارجى آن و در نظر گرفتن‌