responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن    الجزء : 1  صفحة : 226

بر اين نكته تأكيد مى‌كنم كه بدون شك چنانچه مولوى حقيقتاً از مرگ شمس باخبر مى‌شد، قاعدتاً مى‌بايست بخش عظيمى از سروده‌هايش را به اين مطلب اختصاص دهد. معقول به نظر نمى‌رسد كه با آن شور و شوق و عشق و شيدايى كم‌نظيرى كه مولوى نسبت به شمس داشته، با خبر مرگش اين چنين معمولى و تنها در سطح يك مرثيه عادى آن هم نسبتاً ضعيف از جهات ادبى، برخورد كند.

اضافه بر اين، مسلماً مولوى پس از غيبت دوم شمس هيچ‌گونه اطلاعى از وى نداشته و هيچ تماسى ميان آنان برقرار نبوده است. بنابراين، چگونه مولوى از خبر مرگ شمس مطلع شده است؟! بعيد نيست قطعه شعر فوق را ديگرى ساخته و پرداخته و به مولوى نسبت داده و به كليات شمس اضافه كرده باشند.

به گمان من اين قطعه، سروده سلطان‌ولد باشد كه بعدها به ديوان شمس افزوده شده است. كسى كه با سبك اشعار سلطان‌ولد آشنا بوده و از سويى سروده‌هاى مولوى را نيز آزموده باشد، به خوبى تفاوت آشكار اين قطعه را با سبك سروده‌هاى مولوى چه از نظر قوت مضمون و چه از نظر جمله‌بندى‌ها و اوزان شعرى در مى‌يابد و مشابهت آن را با سروده‌هاى سلطان‌ولد تشخيص مى‌دهد.

اشاره به اين نكته لازم است كه پس از مولانا، جريانى پديد آمده است كه با استفاده از نفوذ معنوى مولانا و جايگاهى كه شمس تبريزى در انديشه و باور مولانا داشته است، تلاش كرده كه در باور مريدان و عاشقان مولوى، خود را جانشين شمس و مولوى معرفى كند و بدين ترتيب بر مسند خلافت و

اسم الکتاب : درآمدى بر عرفان اسلامى المؤلف : اراکی، محسن    الجزء : 1  صفحة : 226
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست