اسم الکتاب : آزادى و عليت در فلسفه اسلامى معاصر و فلسفه مغرب زمين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 132
اين است، آن
عنصر چيست؟
3.
آقاى آير مىپذيرد كه هر جا علّيّت وجود دارد تلازم ميان علّت و معلول، ودر نتيجه
رابطه ايجاب و وجوب ميان علّت و معلول وجود دارد. با توجه به پذيرش رابطه تلازم و
ايجاب و وجوب ميان علّت و معلول كه نتيجه آن حتمى شدن معلول پيش از انتخاب فاعل
است چگونه مىتوان آزادى فاعل را توجيه نمود؟
آقاى
فرانكفورت در مقالهاى تحت عنوان «آزادى اراده و مفهوم شخص»[3]
نظريه خود را در زمينه تفسير و تبيين مفهوم آزادى اراده بيان داشته، و آن را مربوط
به مفهوم «شخص» دانسته است. خلاصه نظريه او بدين قرار است:
1.
ستراوسون[4] در تبيين
ضابطهاى كه هم اكنون در تعريف «شخص انسان يا فرد انسان» مورد پذيرش فلاسفه است،
مفهوم «شخص» را چنين تعريف مىكند: «نوعى از وجود يا ذات خاص كه صفات و حالات
مربوط به هوشيارى و آگاهى فرد و نيز صفات و حالات مربوط به خصوصيات جسمانى فرد بر
او قابل حمل باشند» لكن تعريف مذكور مانع نيست، زيرا موجودات بسيارى بجز انسان
يافت مىشوند كه هر دو نوع خصوصيات مذكور «خصوصيات مربوط به آگاهى و نيز خصوصيات
جسمانى» را دارا مىباشند.
به
كار بردن واژه «شخص» بگونهاى كه شامل موجوداتى بجز انسان شود مشكل است، آنچه آقاى
استروسن در تعريف واژه «شخص» بيان كرده است، موجودات بسيارى بجز انسان را شامل
مىشود، زيرا اتصاف به خصوصيات جسمانى و روحانى «به معناى تأمّل و آگاهى و انتخاب»
مخصوص شخص انسان نيست، بلكه بسيارى ديگر از جانوران از اين خصوصيات بهرهمند