استاد
شهيد (قدس سره) در اشكال بر اين نظر، آن را خلط بين شرايط تأثير مركب، و شرايط ذات
مركب مىدانند و با توجّه به اينكه روشن است كه مورد بحث قسم دوم است، استدلال
ايشان را مغاير با مدعّا مىدانند. استاد شهيد تأكيد مىفرمايد كه نمىتوان بين
اجزاى مركب و شرايط ذات و ماهيت آن از نظر دخالت در مسمّا فرقى قايل شد[2].
از
تعبير استاد استفاده مىشود كه مقصود ايشان از «شرايط ذات مركب»: اوصاف و اعراضى
است كه تقيد به آنها «مقوّم ذات مركب» است كه از نظر دخالت در ماهيت و قوام مركب
فرقى با «اجزا» ندارند جز آن كه اجزاء قيداً دخيلند و شرايط تقيداً دخيلند و
«شرايط» به اين معنا را مورد بحث و نزاع مىدانند، نه «شرايط» بهمعناى عناصرى كه
خارج از ذات مركباند؛ لكن در فعليت اثر مركب دخيلند؛ نظير زمان معين يا مقدمات
معين و خاص.
در
حقيقت استاد شهيد در اينجا نوعى تمييز بين «شرط به اصطلاح فلسفى» و «شرط به اصطلاح
اصولى» قائل شده است كه مطلبى صحيح است، و محقّق اصفهانى شرط به اصطلاح فلسفى را
مورد توجّه قرار داده و آن را خارج از ذات مركب دانسته است كه مورد اتفاق متنازعين
در بحث اصولى است، و آنچه مورد نزاع در بحث اصولى است، شرط بهمعناى وصف مقوّم ذات
مركب است كه استدلال محقّق اصفهانى، خروج آن را از ذات مركب نمىرساند.