اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 324
1) فهم متن،
محصول امتزاج افق معنائى مفسر با افق معنايى صاحب متن نيست؛ بلكه فهم متن مبتنى بر
اصول و ضوابطى است كه مورد توافق و پذيرش گويندگان و شنوندگان يا به عبارتى ديگر:
توليد كنندگان متن، و مصرف كنندگان آن مىباشد، و همين اصول و ضوابط كه در زنجيره
دلالتهاى تصورى و تصديقى شكل گرفتهاند معيار تفهيم و تفاهم بين توليد كننده متن
با مصرف كنندگان آن مىباشد؛
2)
معلومات و انباشتهاى ذهنى شنونده يا مفسر ربطى به نحوه فهم او از متن ندارد؛ زيرا
دلالت متن مبتنى بر يك مجموعه از ضوابط مورد توافق كليه عقلاست، اين ضوابط مورد
پذيرش توليد كننده متن و مصرف كننده آن است. انباشتههاى ذهنى مفسر يا شنونده-
تنها در فهم شنونده نسبت به لوازم معناى متن دخالت دارد؛ لكن از يك سو لوازم معنا،
خارج از دلالتهاى لفظى است كه در دلالتهاى پنجگانه تصورى و تصديقى سابقالذكر
منحصر است. و از سوى ديگر رابطه اين لوازم با معناى لفظ نيز رابطهاى قانونمند است
كه بر اساس تلازم عقلى يا عادى معناى لفظ با معناى ديگر مبتنى است. بنابر اين،
سوابق ذهنى مصرفكننده متن دخالتى در فهم دلالتهاى تصورى و تصديقى متن توسط
شنونده ندارد و آن مقدار دخالتى كه دارد مربوط به لوازم معناست كه قانونمند و
ضابطهدار است؛
3)
شرايط تاريخى و محيطى بهطور معمول تأثيرى در معانى الفاظ ندارند. و آنجا كه موجب
تغيير معناى لفظ بشوند براى اهل زبان معلوم است؛ زيرا اهل هر زبانى به زبان خود
آشنايند.
3.
دلالتهاى تصديقى:
از
جمله خصوصيات «استعمال»: منشأيت آن براى دلالتهاى تصديقى است. در گذشته گفتيم كه
نقش استعمال، به فعليت رساندن قوّه دلالتى است كه به وسيله وضع، در لفظ به وجود
مىآيد. در اينجا، اين نكته را اضافه مىكنيم كه: چنين نيست كه قوّه دلالت لفظ،
تنها از وضع نشأت بگيرد. اگرچه وضع، مهم ترين عنصر آفريننده قوّه دلالت در لفظ
است؛ لكن، در
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 324