اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 267
قاعده دهم: قاعده دلالت بر معنا به حمل شايع
يكى
ديگر از قواعد دلالت متفرّع بر وضع اين است كه در نتيجه وضع براى معنا قوّه دلالتى
كه در لفظ به وجود مىآيد قوّه دلالت بر معناى به حمل شايع است نه بر معناى به حمل
اولى.
در
اوائل بحث دلالت لفظى- آنجا كه به اقسام دلالت اشاره كرديم- توضيح داديم كه دلالت
لفظ بر معنا بر دو گونه است دلالت لفظ بر معنا به حمل شايع نظير دلالت لفظ «آب» بر
مايع خارجى مخصوص و دلالت لفظ بر معنا به حمل اولى نظير دلالت همين لفظ بر صورتى
كه از «آب» در ذهن ماست.
آنچه
در اينجا مورد بحث است اين است كه هر لفظى كه براى معنايى وضع مىشود براى معناى
به حمل شايع وضع مىشود نه براى معناى به حمل اولى. مثلًا اگر لفظ «آب» براى معناى
«آب» وضع شده موضوعله حقيقى همان «آب» خارجى است، نه آب ذهنى. بنابر اين چنانچه
لفظ «آب» در آب ذهنى به كار رود استعمال لفظ است در غير ما وضع له و در حقيقت نوعى
استعمال مجازى است. دليل اين مطلب همان حقيقت وضع است، ما در آنجا كه حقيقت وضع را
تبيين مىكرديم گفتيم كه حقيقت وضع عبارت است از اعتبار حكايت لفظ از معنا، و نيز
گفتيم كه در اين اعتبار حكايت، ذهن حكايت طبيعى صورت ذهنى از واقعيت خارجى را نسخه
بردارى كرده و نظير اين حكايت را براى لفظ اعتبار مىكند و بدين ترتيب، «وضع لفظ
براى معنا» شكل مىگيرد.
بر
همين اساس است كه آنچه در نتيجه وضع به وجود مىآيد، حكايت لفظ است از واقع خارجى
معنا و نه از صورت ذهنى معنا؛ اگرچه صورت معنا واسطه در ثبوت و وجود اين حكايت
است؛ زيرا حكايتى كه به لفظ داده شده، نظير همان حكايتى است كه صورت ذهنى از
اسم الکتاب : اصول فقه نوين المؤلف : اراکی، محسن الجزء : 1 صفحة : 267