اسم الکتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى المؤلف : تبريزى، جعفر الجزء : 1 صفحة : 356
ندارد و اين
قرآن بر سر نيزه اوراقى بيش نيست.»[1] اين حرف
مرحوم
[1]- مرحوم ميرزا قدس سره اين پير دلسوختهى اهل
بيت عليهم السلام براى اثبات كلام خويش درانعدام كتب چنين اشخاصى بدون محو اسماء
جلاله به قضيه جنگ صفين و قرآن بر نيزه كردن تمسك جست تا در اين راستا شمهاى از
مظلوميت مولاى متقيان را تذكر دهد كه چگونه وقتى آتش جنگ بين سپاه امام عليه
السلام و شاميان شعلهور گشت و در شب ليلة الهرير، لشكر اميرالمؤمنين عليه السلام
ضربههاى كارى و نهايى را بر سپاهيان شام وارد ساختند، معاويه قصد فرار داشت، به
دستور عمر و عاص قرآن بر سر نيزده زدند تا كوفيان را از پيشروى باز دارند كه با
اين حيله، جان سالم به دربردند. كوفيان سست عنصر چون چنين ديدند از ادامهى نبرد
منصرف شدند و تلاش اول مظلوم تاريخ هم مثمر ثمر واقع نشد، و اين درد بزرگ و
جانكاهى است كه در اوراق تاريخ براى هميشه ثبت شد كه چگونه اميرمؤمنان مجبور به
قبول حكميت شدند، حضرت در نامهاى به معاويه مرقوم فرمود:« ... ثم انك قد دعوتنى
الى حكم القرآن، ولقد علمت انك لست من اهل القرآن ولا حكمه تريد، واللَّه
المستعان».( شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 1، ص 118) اين نامه تاريخى امام
همام عليه السلام اوج مظلوميت و غربت حضرت را بيان مىكند، او كه خود قرآن ناطق و
مفسر آن است، چگونه بايد به خواستهى كسى تن دردهد كه رسول خدا صلى الله عليه و
آله او و پدر و برادرش را لعن فرموده است:« اللهم العن الراكب والقائد والسائق»(
الغدير، ج 10، ص 168) و در روايتى ديگر حكم به قتل او داده و فرمود:« اذا رأيتم
معاوية على منبرى فاقتلوه»( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 176) و
نهايتاً فرمود:« ... معاوية في النار»( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 8، ص
258) در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در شأن و مقام حضرت فرمود:« من كنت
مولاه فهذا- فعلى- مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه والعن من انكره و
...»( شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 2، ص 289 و ج 6، ص 168 و ج 12، ص 88) اين
چه ظلم و تعدّى است كه معاويه مرتكب شده كه بعد از گذشت دهها قرن هنوز نداى
مظلوميت وصى بر حق رسول خدا صلى الله عليه و آله به گوش جان مىرسد
اسم الکتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى المؤلف : تبريزى، جعفر الجزء : 1 صفحة : 356