اسم الکتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى المؤلف : تبريزى، جعفر الجزء : 1 صفحة : 172
بگو من خادم و روضه خوان سيّدالشهدا عليه السلام هستممنزلت روضه
خوان سيّدالشهداء عليه السلام در نظر مرحوم ميرزا قدس سره
فاضل
محترم حجّت الاسلام اسماعيلى مىگويد:
خدمت فقيه مقدّس، مرحوم ميرزا جواد تبريزى قدس سره
رسيدم. از آنجا كه چندين سال خدمت ايشان افتخار شاگردى را داشتم، تا مرا ديدند
بسيار خوشحال شدند، مرا در كنار خود نشاندند و سؤال كردند: «شيخ! كجا هستى، پيدايت
نيست؟» گفتم: «آقا جان! من به تبريز رفتهام و
آنجا مستقر شدهام.» سؤال كردند: «چكار مىكنى؟» گفتم: «آقا! عمدهى وقتم صرف منبر
مىشود.» مرحوم ميرزا قدس سره از من سؤال كرد:
«اگر
از تو سؤال كنند در تبريز چه مىكنى، چه جواب مىدهى؟»
كمى به فكر فرو رفتم و گفتم: «خطابه مىخوانم و آخوندى مىكنم.» ايشان قدس سره به
من گفت: «شيخ! هر كه از تو سؤال كرد در تبريز چه
مىكنى؟ بگو من خادم امام حسين عليه السلام هستم و خادم بودن براى سيّدالشهداء
عليه السلام، شرف و افتخار است و منزلت والايى دارد. خوشا به حالت كه به
سيّدالشهداء عليه السلام خدمت مىكنى، آيندهى تو تضمين شده است. مرا از دعاى خير
فراموش نفرما، خداوند بر عزت تو بيفزايد.» شيخ اسماعيلى
مىگويد: مدتى گذشت، يك روز تا اواخر شب در تبريز
مجلسى داشتم، بعد از پايان مجلس به طرف منزل
اسم الکتاب : سيرهى عالمانه و پندهاى حكيمانهى استاد الفقهاء و المجتهدين ميرزا جواد تبريزى المؤلف : تبريزى، جعفر الجزء : 1 صفحة : 172