اول:
آنكه مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بيد چيز نجس را پاك نمىكند.
دوم:
آنكه پاك باشد.
سوم:
آنكه وقتى چيز نجس را مىشويند، آب مضاف نشود، و در شستنى كه بعد از آن شستن ديگر
لازم نيست بايد بو يا رنگ يا مزه نجاست هم نگيرد، و در غير اين شستن تغيير ضرر
ندارد، مثلا چيزى را به آب كر يا قليل بشويد و دو دفعه شستن در او لازم باشد، در
دفعه اول اگرچه تغيير كند در دفعه دوم به آبى تطهير كند كه تغيير نكند پاك مىشود.
چهارم:
آنكه بعد از آب كشيدن چيز نجس، عين نجاست در آن نباشد. و پاك شدن چيز نجس به آب
قليل يعنى آب كمتر از كر شرطهاى ديگرى هم دارد كه بعداً گفته مىشود.
مسأله
151- ظرف نجس را با آب قليل بايد سه مرتبه شست و در كر و جارى يك مرتبه
كافى است، ولى ظرفى را كه سگ از آن ظرف، آب يا چيز روان ديگر خورده، بايد اول با
ريختن خاك و مقدارى آب پاك، خاك مال كرد و بنابر احتياط خاك بايد پاك باشد، سپس آب
بريزند كه خاك او زائل شود، و بعد يك مرتبه در كر يا جارى يا دو مرتبه با آب قليل
شست. و همچنين ظرفى را كه سگ ليسيده بنابر احتياط واجب بايد پيش از شستن خاك مال
كرد. و اگر آب دهان سگ در ظرفى بريزد، خاكمالى لازم نيست.
مسأله
152- اگر دهانه ظرفىكه سگ دهنزده، تنگ باشد بايد خاك را در آنبريزند
ومقدارى آب ريخته به شدت حركت دهند تا خاك به همه آن ظرف برسد و بعد به ترتيبى كه
ذكر شد بشويند.
مسأله
153- ظرفى را كه خوك بليسد يا از آن چيز روانى بخورد يا اينكه در او موش
صحرائى مرده باشد، با آب قليل يا كر يا جارى بايد هفت مرتبه شست، و لازم نيست آن
را خاكمالى كنند.
مسأله
154- ظرفى را كه به شراب، نجس شده، بايد سه مرتبه بشويند، و فرقى بين آب
قليل و كر و جارى نيست.
مسأله
155- كوزهاى كه از گِل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن فرو رفته، اگر
در آب كر