مسأله
1999- كسى كه موقع غروب شب عيد، بالغ و عاقل است و فقير و بنده كس ديگر
نيست، بايد براى خودش و كسانى كه نانخور او هستند، هر نفرى يك صاع كه تقريباً سه
كيلو است گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرّت يا نان و مانند اينها به
مستحق بدهد، و اگر پول يكى از اينها را هم بدهد كافى است.
مسأله
2000- كسى كه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد و كسبى هم ندارد كه
بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زكاة فطره بر او واجب
نيست.
مسأله
2001- انسان فطره كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نانخور او حساب
مىشوند بايد بدهد، كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنان بر
او واجب باشد يا نه، در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر.
مسأله
2002- اگر كسى را كه نانخور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از
مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مىدهد، لازم نيست
خودش فطره او را بدهد.
مسأله
2003- فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده
و نانخور او حساب مىشود، بر او واجب است.
مسأله
2004- واجب بودن فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد بدون رضايت صاحبخانه
وارد مىشود و مدّتى نزد او مىماند، محل اشكال است اگرچه احوط دادن است، و همچنين
است فطره كسى كه انسان را مجبور كردهاند كه خرجى او را بدهد.
مسأله
2005- فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مىشود، بر صاحبخانه
واجب نيست، اگرچه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند.
مسأله
2006- اگر كسىموقع غروب شب عيد فطر ديوانهباشد، زكاة فطره بر او واجب
نيست، ولى اگر بيهوش باشد احتياط واجب آن است كه زكاة فطره را بدهد.