گذشت، سايه
آن به طرف مشرق برمىگردد و هرچه خورشيد رو به مغرب مىرود سايه زيادتر مىشود،
بنابر اين وقتى سايه به آخرين درجه كمى رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت،
معلوم مىشود ظهر شرعى شده است، ولى در بعضى از شهرها مثل مكّه كه گاهى موقع ظهر
سايه بهكلّى از بين مىرود، بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مىشود ظهر
شده است.
مسأله
738- در زمان غيبت امام (عليه السلام) نماز جمعه در غير صورتى كه ذكر
خواهد شد اگر اقامه شود مجزى از نماز ظهر نيست.
مسأله
739- وقت نماز ظهر وعصر بعد از زوال تاغروب آفتاباست، ولى چنانچه نماز
عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخوانند باطل است مگر اينكه از آخر وقت بيش از آوردن
يك نماز مجال نباشد، كه در اين فرض اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخوانده، نماز
ظهر او قضا است و بايد نماز عصر را بخواند، و اگر كسى پيش از اين وقت اشتباهاً
تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحيح است، و احوط اين است كه آن
را نماز ظهر قرار داده و چهار ركعت ديگر بهقصد مافىالذمّه بجاآورد.
مسأله
740- اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين
نماز بفهمد اشتباه كرده است، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، يعنى نيّت كند كه
آنچه تا حال خواندهام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مىخوانم همه نماز ظهر باشد، و
بعد از آنكه نماز را تمام كرد نماز عصر را بخواند.
مسأله
741- اگر در زمان غيبت نماز جمعه با شرائطش با امامت حاكم شرع كه قدرت
در دست داشته باشد يا كس ديگرى كه صلاحيّت براى امام جماعت دارد و از طرف حاكم شرع
مزبور تعيين شده باشد اقامه شود، احتياط واجب آن است كه مكلّف براى اداء آن حاضر
شود، و لكن حضور براى چند طائفه واجب نيست:
(1)
پيران كه ضعف دارند.
(2)
زنها.
(3)
مسافر در محل اقامت نماز.
(4)
آنهائى كه از محل نماز جمعه بيشتر از دو فرسخ دورند.