اسم الکتاب : نگاهى گذرا به مسئله اجتهاد المؤلف : فياض، شيخ محمد اسحاق الجزء : 1 صفحة : 8
اسلامى، بر قاعدهاى عقلايى كه از دوره تشريع
تاكنون همچنان حاكم است، اعتماد مىكند و آن اينكه: هر سخنى كه از گوينده عاقل و
ملتفت صادر مىشود، از سوى عقلا بر اين حمل مىگردد كه گوينده در مقام بيان واقع و
به جدّ، چنين سخنى گفته است، نه از روى تقيه و مانند آن.
در
هر يك از اين سه محور، هر مجتهدى بايد به درجه اجتهاد رسيده باشد؛ اجتهادى كه حاصل
تحقيقات جدى و گسترده در دو حوزه است: يكى تحقيقات و بررسىهاى موضوعى، مرتّب و
واقع بينانه در جهات سه گانه مزبور (كشف صحت نص، كشف مدلول نص و كشف مطابقت مدلول
با واقع) و كوشش در راه تكوين نظريات كلان و قواعد مشترك و ديگرى، بررسى و تحقيق
در شمارى از علوم ديگر به صورت پيش نياز و زمينه براى تحقيقات در حوزه نخست.
از
عصر تشريع تا عصر اجتهاد
با
افزايش هرچه بيشتر فاصله ميان دو عصر تشريع و اجتهاد، ترديدها و اوهام نيز از جهات
و زواياى مختلف، بر نصوص تشريع سايه افكنده، اين نصوص را با پرسشهايى مواجه
مىسازد. به همين سبب است كه اجتهاد در دوره معاصر، كارى دشوار و پيچيده و همراه
با ترديدها، اوهام و خطرات است و دفع اين شكوك، اوهام و خطرات و پر كردن خلأ دو
عصر تشريع و اجتهاد، رسالت يك مجتهد در دوره معاصر است و انجام اين رسالت ممكن
نيست، مگر با تكيه بر مبانى علم اصول؛ يعنى تكيه بر نظريات كلان و قواعد مشترك در
چارچوب معين و تجويز شده مطابق شرايط كلّى آن قواعد و نظريات.
از
آنجا كه اين قواعد معين و تعريف شده در دانش اصول، قواعد مورد استفاده قطعى و صد
در صد نيست، ترديدها و اوهامى را كه نصوص تشريع با آن مواجه است، نمىتواند به طور
قطعى دفع كند. اينجاست كه مجتهد در برابر اين جهت گيرى- كه آن را در كار اجتهاد
برگزيده، به رغم اينكه اصرار به صحت و مطابقت آن با واقع هم ندارد- با اين پرسش
روبهرو مىگردد كه: با توجه به اينكه ممكن نيست مجتهد
اسم الکتاب : نگاهى گذرا به مسئله اجتهاد المؤلف : فياض، شيخ محمد اسحاق الجزء : 1 صفحة : 8