عمره و سپس حج را بجاى بياورد و اين حج تمتع
ناميده مىشود كه عمره در آن اوّلين جزء شمرده مىشود، و ديگر عمره مفرده واجب
نمىگردد گرچه استطاعت آن را دارا باشد.
به
عبارت ديگر وظيفه شخص نزديك، حج إفراد و عمره مفرده است كه در آن ابتدا حج و سپس-
بنابر احتياط- عمره انجام داده مىشود. ولى وظيفه شخص دور، حج تمتع است كه ابتدا
عمره و سپس حج را بجاى مى آورد. بنابراين صحت إفراد به عمره مفرده بستگى ندارد و
لذا يك عبادت شمرده نمىشود بلكه دو عبادت مستقل مىباشد و بطلان هر يك مستلزم
بطلان ديگرى نيست، درحالىكه صحت حج تمتع به صحت عمره تمتع بستگى دارد، و لذا يك
عبادت شمرده مىشود، بنابراين بطلان هر يك مستلزم بطلان ديگرى مىباشد.
مسأله
177- در حج مستحبى انسان بين حج تمتع و إفراد و قران مخيّر است- چه نزديك
باشد و چه دور- گرچه حج تمتع بهتر مىباشد. البته اگر نخواهد عمره را در غير موسم
حج بجا آورد، لازم است عمره مفرده باشد و نمىتواند عمره تمتع را در غير ماههاى حج
بجا آورد.
مسأله
178- انسان مىتواند در هر ماه قمرى فقط يك عمره از طرف يك شخص- چه خودش
و چه ديگرى- بجاى آورد. پس اگر آخر ماه عمره را انجام داده باشد، جايز است كه عمره
ديگر را در اوّل ماه بعدى بجاى آورد. بنابراين در يك ماه نمىتواند دو عمره از طرف
شخص واحد انجام دهد چه از طرف خودش و يا از طرف ديگرى،