حتى بلغ داود (ع) و دخل عليه من ذلك
ماكره، فدعا ربه أن يرفع ذلك فقل، ثم أوحى إليه أن أحكم بينهم بالبيّنات و أضفهم
الى اسمى يحلفون به.»
(در كتاب على آمده است يكى از پيامبران درباره قضاوت و داورى به خداى
خويش شكوه كرد و عرضه داشت: چگونه درباره آنچه چشمم نديده و گوشم نشنيده داورى
كنم؟ خداوند فرمود: با بيّنه ميانشان داورى كن و آنها را نسبت به نام من بده تا
بدان سوگند بخورند، و فرمود: داود (ع) عرضه داشت: پروردگارا حق را آن گونه كه نزد
توست به من بنمايان تا با آن داورى كنم، خداوند فرمود: تو تحمل آن را ندارى، او
اصرار ورزيد و خداوند آن را برايش عملى ساخت، شخصى كه با فرد ديگرى نزاع و خصومتى
داشت نزد او آمد و گفت: اين شخص مال مرا گرفته است، خداوند به داود (ع) وحى فرمود
كه اين فرد تبهكار پدر اين شخص را كشته و اموالش را گرفته است، خداوند به داود (ع)
دستور داد تا بزهكار را بكشند و مال آن شخص را نيز به او بازگردانند. گفت: مردم
شگفت زده شده و اين قضيه دهان به دهان گشت تا به داود (ع) رسيد، آن حضرت نگران شد،
و از خداوند درخواست كرد آگاهى به حقايق و واقعيت امور را از او بردارد و خدا نيز
چنين كرد. سپس بدو وحى كرد، ميان آنان با بيّنه حكم كن و آنها را به نام من سوگند
بده.)
اگر جنبه ارسال روايت نبود، سند آن تمام بود، هر چند كسى كه روايت را
مرسلًا نقل كرده أبان باشد كه خود از اصحاب اجماع است.
تقريب استدلال
هر چند اين روايت بيانگر سرگذشتى است كه در آئينى گذشته اتفاق افتاده
و بىترديد مورد آن، قضاوت آن پيامبر معصوم است و بهمين دليل برخى از فقها آن را
تنها به علم معصوم (ع) اختصاص دادهاند، با اين همه، ظاهر اين روايت، بيانگر حكمى
ثابت است كه در دين و آيين ما و از ناحيه هر قاضى نيز وجود دارد، نه خصوص قاضى
معصوم. و وجه آن، علاوه بر اين كه عموماً ظاهر فرموده معصومين (ع) حتى زمانى كه
حادثهاى را نقل مىكنند، بيان حكم شرعى است، و نه داستانسرايى محض، اين است كه
تعبيرى را كه امام در ابتداى روايت داشت كه: «فى كتاب على» و آن كتابى بود درباره
احكام شرعى كه ائمه (ع) در مقام بيان حكم، با انگيزههايى كه جاى شرح آنها اينجا
نيست، به آن كتاب استناد مىكردهاند و نيز مطلبى كه در ذيل آن روايت آمده: «هذا
لمن لم تقم له بيّنة» بنابر آنكه از سخن امام (ع) باشد، نه از وحى الهى به آن
پيامبر، بهترين گواه بر اين است كه هدف امام (ع) از نقل اين ماجرا اين بوده كه حكم
قضاوت را در اديان الهى به طور عموم،