219- اگر رطوبت از چاه نجاسات ظاهر شود، و به
چيزى كه نزديك چاه است- مانند زمين و ديوار و فرش و ...- برسد، تا زمانى كه عرفاً
ملاقات صدق نكند همه آنها پاك مىباشند.
220-
روغن و عسل و شيره و امثال اينها كه گاهى جامد و گاهى مائع هستند، چنانچه با نجاست
ملاقات كنند، و به گونهاى روان باشند كه اگر مقدارى از آنها را بردارند جاى آن پر
شود، در حكم مائع مىباشند، و همه قسمتهاى آنها نجس مىشود؛ و چنانچه طورى باشند
كه اگر مقدارى از آنها را بردارند جاى آن خالى مىماند- اگرچه بعداً پر شود- در
حكم جامد هستند، و فقط مقدارى كه نجاست به آن رسيده است نجس مىباشد و بقيه پاك
است، پس اگر فضله موش در آنها بيفتد و فضله را با مقدارى از اطراف آن بردارند،
اجتناب از بقيّه لازم نيست.
221-
اگر نجس العين مانند سگ و خوك بر روى گِل راه برود، فقط جاى پاى آن نجس مىشود؛
مگر اينكه گِل به قدرى شُل و روان باشد كه به اطراف و جوانب منتقل گردد.
222-
خلط غليظى كه از بينى يا گلو خارج مىشود، اگر همه آن را خون گرفته باشد تمام آن
نجس است؛ و چنانچه مقدارى از آن خون داشته باشد، همان مقدار نجس است، و بقيه پاك
مىباشد، پس اگر خلط به بيرون دهان يا بينى برسد، جايى كه انسان يقين دارد مقدار
نجس شده از آن عبور كرده است نجس مىباشد؛ ولى جايى كه نمىداند يا شك دارد كه
مقدار نجس از آن عبور كرده است يا نه، پاك مىباشد.
223-
اگر عين نجسى كه جامد است- مانند موى سگ و خوك- با چيز پاك جامدى از قبيل لباس و
فرش ملاقات نمايد و هر دو خشك باشند، چيز پاك نجس نمىشود، و شستن آن لازم نيست؛
اگرچه احتياط مستحب آن است كه در برخورد دست يا سائر اعضاء با ميّت انسان پيش از
غسل دادن آن ميّت- هرچند هر دو خشك باشند- قسمت مُلاقى- دست يا سائر اعضاء- شسته
شود.
224-
اگر خاك خشك متنجّسى بر چيز خشكى- مانند فرش يا لباس- بنشيند،