اول: قرائت بايد
طبق نصّ قرآن كريم باشد، و در اين زمينه بايد به آنچه در قرآن نوشته شده يا از صدر
اسلام و زمان ائمّه أطهار (عليهم السلام) به طور مشهور به ما رسيده است اعتماد
كرد، بنابر اين اعتماد به قرائتى كه به طور مزبور نباشد در تحديد نصّ قرآنى جائز
نيست.
دوم:
نمازگزار در هنگام قرائت بايد حمد و سوره را به قصد قرآن بخواند، نه به قصد دعاء
يا چيز ديگر.
سوم: در
اول هر سوره «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»* جزء آن
سوره است، و بايد به عنوان همان سوره خوانده شود؛ مگر در سوره توبه
«بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ ...» كه چون طبق نصّ قرآن كريم
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»* ندارد، گفتن آن در اول اين
سوره به قصد ورود جائز نيست.
چهارم:
بنابر اقوى سوره فيل و سوره قريش «لِإِيلافِ قُرَيْشٍ» يك
سوره هستند، پس در نماز واجب خواندن سوره فيل يا سوره قريش به تنهايى كافى نيست،
بلكه نمازگزار بايد اين دو سوره را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ
الرَّحِيمِ» بعد از يكديگر بخواند، و همچنين است سوره ضُحى
«وَ الضُّحى وَ اللَّيْلِ ...» و سوره إنشراح
«أَ لَمْ نَشْرَحْ ...».
1016-
بنابر اقوى خواندن بيش از يك سوره بعد از حمد در هر ركعت از نمازهاى واجب جائز
است، ولى مكروه مىباشد، و أحوط ترك آن است؛ و امّا در نمازهاى مستحبى خواندن بيش
از يك سوره مكروه هم نيست.
1017-
سوره فلق و سوره ناس جزء قرآن هستند، و جائز است هر يك از آنها به تنهايى در نماز
خوانده شود.
پنجم:
سوره بايد بعد از حمد خوانده شود، و اگر كسى عمداً سوره را پيش از حمد بخواند
نمازش باطل مىشود؛ ولى اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش
بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد سوره را از اول بخواند.
ششم:
كسى كه لكنت زبان دارد و نمىتواند حمد و سوره را به زبان قرائت كند، بايد آيات
آنها را در دل خود بگذراند؛ و أحوط آن است كه زبان خود را به آنچه در دل او است
حركت دهد.
هفتم:
كسى كه در قرائت گنگ است، بايد زبان خود را حركت دهد، و با دست نيز