بگذارند، و يا مثلًا به زبان بگويد: چهار ركعت
نماز ظهر مىخوانم قربةً الى اللَّه؛ بلى، در نماز احتياط كه مربوط به شكّيات
مىباشد واجب است نيّت را بر زبان جارى نكند.
933-
نمازگزار بايد از اول تا آخر نماز بر نيّت خود باقى باشد، به طورى كه اگر از او
بپرسند چه مىكنى؟ بتواند جواب بدهد كه نماز مىخوانم؛ و چنانچه در بين نماز طورى
غافل شود كه نداند در جواب چه بگويد- يعنى وجود نيّت به كلى از خزانه خيالش زائل
شده باشد- نمازش باطل مىباشد، بنابر اين اگر نيّت كند و تكبيرة الإحرام بگويد و
در حالى كه وجود نيّت در خزانه خيالش باشد ولى حضور فعلى نداشته باشد به همين حال
نماز را تمام كند، نمازش صحيح مىباشد.
934-
انسان بايد همزمان با گفتن تكبيرة الإحرام نيّت كند، و جائز نيست نيّت پس از
تكبيرة الإحرام واقع شود؛ ولى مقدم نمودن آن اشكال ندارد، پس اگر نمازگزار نيّت
نماز كند و براى جستجوى مُهر برود و پس از پيدا كردن آن تكبيرة الإحرام بگويد،
نمازش صحيح است.
935-
اگر نمازگزار در بين نماز عمداً نيّت را به نماز ديگر برگرداند نمازش باطل مىشود؛
مگر در دو حالت:
اول: در
جايى كه عدول جائز است، مانند عدول از نماز عصر به ظهر و از نماز عشاء به مغرب و
از نماز اداء به نماز قضاء، كه اگر نيّت را از نمازى به نماز ديگر برگرداند اشكال
ندارد.
دوم: در
صورتى كه بين نماز از روى غفلت يا فراموشى نماز ديگرى را قصد كند، مثلًا اگر به
نيّت نماز واجب صبح مشغول نماز شده است، و در بين آن خيال كند كه نيّت نافله
نموده، و با اين قصد نماز را تمام نمايد، و بعد متوجه شود كه نيّت نماز واجب كرده
بود، نمازش صحيح است، و دوباره خواندن آن لازم نيست.
936-
اگر نمازگزار نمازى را كه مىخواهد بخواند مشخص نباشد، بايد آن را در نيّت مشخص
نمايد، مثلًا نيّت كند كه قضاء نماز ظهر مىخوانم قربةً الى اللَّه؛ و لازم نيست روز
آن را هم معين كند، پس اگر مثلًا به خيال اينكه نماز ظهر ديروزش قضاء شده است و به
همان عقيده نيّت نماز ظهر كند و در پايان نماز يادش بيايد كه نماز ظهر ديروز را
خوانده و نماز ظهر امروز را نخوانده است، آن نماز نماز ظهر امروز حساب