قنات و آب نهرها و جويها- در جوف زمين و باطن
كوهها است، و مادّه بعضى ديگر برفها و يخهايى است كه در دامنه و بالاى كوهها
انباشته شده است.
11-
آب چشمهها و آب جارى چه كثير- يعنى به مقدار كُر يا بيشتر- يا قليل- يعنى كمتر از
كُر- باشند پاك و پاك كنندهاند، و به ملاقات با نجاست نجس نمىشوند؛ مگر در صورتى
كه بو يا رنگ يا مزه آنها تغيير پيدا كند، پس اگر خون يا بول يا سائر نجاسات به
آنها برسد، تا زمانى كه بر اثر نجاست متغيّر نشدهاند بر طهارت خود باقى مىباشند.
12-
دوام طبيعى در مادّه آب معتبر است، پس اگر آب باران يا آب ديگر در زير ريگ جمع شود
در حكم آب راكد است، و مادامى كه به مقدار كُر نرسيده است حكم آب قليل را دارد.
13-
چشمهاى كه در مدّتى از سال جوشش دارد و در بقيّه سال از جوشش مىافتد، مادامى كه
مىجوشد در حكم آب جارى است.
14-
اگر كف چشمه به طورى گِل و لاى بگيرد كه مانع از جوشش آب شود، تا زمانى كه گِل و
لاى آن را برطرف نكردهاند آب موجود در آن چشمه حكم آب راكد را دارد؛ و هرگاه گِل
و لاى آن برطرف شود، مجدّداً حكم آب جارى را پيدا مىكند، هرچند از زمين نجوشد،
زيرا ملاك در صدق جارى بودن آب مجرّد اتصال به مادّه مىباشد.
15-
در نجس نشدن آب جارى به هنگام ملاقات با نجاست اتصال به مادّه معتبر است، پس اگر
مادّه جوشنده بالا باشد و ترشّح و تقاطر نمايد، قطراتى كه متصل به مادّهاند و پى
در پى ريزش دارند به ملاقات با نجاست نجس نمىشوند، بلكه چيز متنجّس را هم پاك
مىكنند؛ امّا آبى كه در پايين جمع شده است، در اعتصام آن كُر بودن معتبر است.
16-
آب متصل به جارى در حكم آب جارى مىباشد، هرچند جريان فعلى نداشته باشد، مثل آب
اطراف نهر و آب حوضى كه در كنار نهر و متصل به آن مىباشد.