مىباشد؛ امّا آب مضاف هرچند پاك و قابل استعمال
باشد، ولى پاك كننده خبث و رافع حدث نيست، و لو در حال اضطرار، پس ظرف و لباس و
بدن متنجّس با آن پاك نمىشوند، و غسل و وضوء هم با آن صحيح نيست.
4-
آب مطلق اگر قليل نباشد به ملاقات با نجاست نجس نمىشود؛ مگر در بعضى از حالات كه
در فقره (49) بيان مىگردد؛ ولى آب مضاف هر مقدار كه باشد اگر ذرّهاى نجاست به آن
برسد نجس مىشود؛ مگر به قدرى زياد باشد كه عرفاً سرايت صدق نكند.
5-
اگر ابريقى را پر از گلاب كنيم و مقدارى بر چيز نجس بريزيم آب ابريق نجس نمىشود؛
بلكه اگر مائعى به حركت اندفاعى درآيد و با شىء نجس ملاقات كند، مقدارى كه ملاقات
كرده است نجس مىشود؛ اما مقدارى كه دفع نشده و يا به نجاست نرسيده است پاك
مىباشد.
6-
اگر آب مطلقى كه نجس شده است به آب كُر يا جارى وصل شود يا باران به آن برسد پاك
مىشود؛ امّا اگر آب مضاف نجس شود پاك نمىگردد؛ مگر طورى با آب كثير مخلوط شود كه
ديگر به آن آب مضاف نگويند.
7-
مائعاتى كه به آنها آب گفته نمىشود- مثل نفت و شير و مائعى كه از آن قراقروت
مىسازند و آب زردى كه از ماست و دوغ خارج مىشود و امثال اينها- حكم آب مضاف را
دارند، يعنى مطهِّر خَبَث و رافع حَدَث نيستند، و به مجرد ملاقات با نجاست نجس
مىشوند، و پاك نمىشوند مگر به تبخير يا مستهلك شدن در آب كثير.
8-
آب مطلق طعم و رنگ و بوى مخصوصى دارد، پس اگر مقدارى نمك يا رنگ در آن ريخته شود
كه آب را متغيّر كند چنين آبى را متغيّر مىنامند، ولى چون از اسم اطلاق خارج نشده
است داراى احكام آب مطلق مىباشد؛ امّا اگر رنگ به قدرى باشد كه صفت آب مبدّل به
صفت ديگر شود و از اسم اطلاق خارج گردد، احكام آب مطلق از آن سلب مىشود، و احكام
آب مضاف بر آن جارى مىگردد.
9-
بر اساس فقره (10) اگر آب مطلق تغيير كند لكن معلوم نباشد كه از اطلاق خارج