نبودن او با قيام مأمومين و زياد نبودن فاصله بين
امام و مأمومين و بين خود مأمومين- نيز موجود باشد؛ و هرگاه مأمومين همه زن باشند،
جائز است امام آنها نيز زن باشد؛ لكن در اين صورت بهتر بلكه أحوط آن است كه امام
آنها با مأمومين در يك صف بايستد، و جلوتر از آنان نايستد.
1224-
جائز است برهنگان چه به فُرادى و چه به جماعت بر ميّت نماز بخوانند، ولى بايد مثل
جماعت زنان امام در صف مأمومين بايستد؛ و درحال خواندن نماز ميّت واجب است ستر
عورت نمايند؛ و اگر ممكن نباشد، بايد نشسته نماز بخوانند.
1225-
در نماز ميّت عدول از امامى به امام ديگر جائز است، و همچنين است عدول از جماعت به
فُرادى، ولى به شرط اينكه بيش از حد متعارف از جنازه دور نبوده و از مُحازات
بيرون نباشد، و حائلى هم در بين نباشد.
1226-
اگر مأموم پيش از امام تكبير اول را بگويد، يا بايد فُرادى نماز بخواند يا نماز
را رها كند و مجدّداً با امام تكبير بگويد؛ امّا اگر در تكبيرات بعدى بر امام سبقت
بگيرد، جائز است نماز را فُرادى بخواند، يا صبر كند تا امام تكبير بگويد و با او
دعاء را بخواند؛ لكن أحوط آن است كه بعد از تكبير امام تكبير را اعاده كند.
1227-
اگر كسى در بين نماز جماعت بر ميّت حاضر شود، جائز است نيّت كند و بعد از تكبير
امام تكبير بگويد، و آن را تكبير اول خود قرار دهد، و دعاء بعد از تكبير اول را
بخواند، و همينطور بعد از هر تكبيرى دعاء همان تكبير را بخواند، و بعد از پايان
جماعت بقيّه نماز را با رعايت شرائط به صورت فُرادى بجا آورد، هرچند به طور
اختصار؛ و هرگاه فرصت نباشد، در همانجا كه ايستاده است بقّيه تكبيرات را بدون دعاء
پى در پى بگويد؛ و اگر بتواند رو به قبله بودن و سائر شرائط را رعايت كند، جائز
است همراه جنازه برود، و در همان حال نماز را تمام كند.
1228-
مبادرت به نماز ميّت مستحب است، حتّى در وقت فضيلت نماز يوميّه، و أولى آن است كه
نماز ميّت را بر نماز نافله و بر قضاء نماز يوميّه مقدم كنند؛ و چنانچه وقت يوميّه
وسيع باشد، و ميّت در معرض خطر يا فساد واقع شود، نماز ميّت مقدم