نه، بايد آن قسمت از تيمم را با آنچه بعد از آن
است بجا آورد.
1037-
اگر كسى بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده است يا نه، تيمم او صحيح
مىباشد.
1038-
اگر كسى بعد از تيمم بفهمد جزئى از آن را انجام نداده است، چنانچه موالات بهم
نخورده باشد، بايد آن جزء و آنچه را كه بعد از آن است بجا آورد؛ و اگر موالات بهم
خورده باشد، واجب است تيمم را از سر بگيرد؛ و اگر بعد از نماز متذكر شود كه تيمم
او به واسطه اخلال به جزء يا شرطى باطل بوده است، بايد نماز را مطابق وظيفهاش با
تيمم يا وضوء اعاده يا قضاء نمايد.
1039-
اگر كسى در ضيق وقت يا وسعت آن شك داشته باشد، بايد بنا را بر بقاء وقت بگذارد و
وضوء بگيرد يا غسل نمايد؛ و اگر به تنگى وقت يقين داشته باشد و در كفايت آن براى
طهارت و نماز شك داشته باشد، و بترسد كه بر فرض تحصيل طهارت وقت نماز فوت شود،
بعيد نيست انتقال وظيفه به تيمم.[1]
1040-
اگر كسى در نجاست خاكى شك داشته باشد، آن خاك محكوم به طهارت است؛ مگر در صورتى كه
بداند سابقاً آن خاك نجس بوده است، كه در اين صورت محكوم به نجاست مىباشد.
1041-
هرگاه كسى آب و خاكى داشته باشد، و اجمالًا بداند كه يكى از آنها متنجّس يا آب
مضاف است، اول بايد تيمم كند، و پس از برطرف نمودن اثر خاك وضوء بگيرد؛ و اگر
اجمالًا بداند يكى از آن دو غصبى است، وضوء با آن آب و تيمم با آن خاك جائز نيست.
1042-
هرگاه خاك مباح با خاك مغصوب مشتبه شود، مكلف بايد از هر دوى آنها اجتناب نمايد.
[1] - فرق بين دو صورت آن است كه
در صورت اول مكلف احتمال مىدهد وسعت وقت را، و در صورت دوم مىداند تنگى وقت را،
به اين سبب در صورت دوم خوف فوت وقت وجود دارد نه در صورت اول، و خوف فوت وقت باعث
جواز تيمم است.